علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

روان‌شناسی فضانوردان

خلاصه مقاله:

روان‌شناسی فضایی یکی از شاخه‌های بسیار مهم در پزشکی فضایی است. فضانوردان از بین سالم‌ترین و بهترین افراد جامعه به لحاظ توانایی‌های جسمی و روحی انتخاب می‌شوند. اما در طول یک ماموریت فضایی و در جریان تمرینات قبل از آن شرایطی برای یک فضانورد ایجاد می‌شود که لزوم توجه ویژه به مسائل روحی و روانی وی را می‌طلبد. در ماموریت‌های فضایی طولانی‌مدت، اغلب فضانوردان با مشکلات روحی مواجه می‌شوند. تجربه ماموریت‌های نسبتاً بلند‌مدت فضانوردان در ایستگاه فضایی میر درس‌های بسیاری را در این حوزه به دانشمندان پزشکی فضایی آموخت. امروزه با طرح موضوع سفر به مریخ و حضور گردشگران و مسافران فضایی، مقوله روان‌شناسی فضایی مورد توجه جدی‌تری قرار گرفته است.



فهرست: 

  1 مقدمه
  2 اهمیت و ویژگی‌های روان‌شناسی فضایی
  3 مولفه‌های موثر در روان فضانوردان
  4 تجارب به‌دست آمده از دو ایستگاه فضایی میر و آی‌اس‌اس
  5 آینده روان‌شناسی فضایی
گروه های موضوعی مربوط به این مقاله: 

 انسان در فضا
 پزشکی فضایی
 سفر و اکتشاف بر روی کرات آسمانی
 زندگی درازمدت در فضا



مقدمه

  حضور در فضا تجربه‌ای جدید و منحصر به‌فرد برای بشر پس از چندین هزار سال زندگی بر روی سیاره زمین است. پدیده شگرف زندگی در فضا که شاید بتوان گفت بارزترین خاصیت آن عدم وجود گرانش زمین و بی‌وزنی است، قاعدتاً اثرات متعددی را بر ارگانیسم انسان در پی دارد. یک فضانورد از هنگام پرتاب به فضا تا بازگشت مجدد به زمین و حتی پس از آن، با ده‌ها مساله حیاتی پیچیده روبرو است. 

از همین روست که در کنار همه علوم و فناوری‌های عرصه فضا، شاخه پزشکی فضایی یا هوافضایی از نقش پررنگ و ویژه‌ای برخوردار است. اما حیات یک انسان فقط به عوامل فیزیکی مانند ضربان قلب، دستگاه گوارش، دستگاه تنفس و ... خلاصه نمی‌شود. روح و روان انسان به عنوان اشرف مخلوقات، نیز در کیفیت و کمیت حیات بسیار مهم و تعیین‌کننده است. البته باید به این نکته توجه داشت که روان و جسم انسان همواره در تعامل و ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و هر یک از آنها می‌تواند بنا به شرایط حاکم، علاوه بر ایجاد تغییر در خود، در دیگری هم تأثیر متقابل داشته باشد.

فضانوردان اقلیتی بسیار بسیار اندک از انسان‌ها را تشکیل می‌دهند. ماموریت سخت و ویژه آنها در محیطی ناآشنا و نامانوس، باعث شده تا همواره به عنوان قهرمان در جوامع بشری مورد توجه قرار گیرند. اگرچه فضانوردان عده‌ای خاص هستند که به لحاظ قابلیت‌های فیزیکی، هوش و سلامت روح در مقیاس بالاتری از میانگین جامعه قرار دارند، بدیهی است که به لحاظ توانمندی‌های جسمی، غرایز و روح و روان همان چارچوب‌‌های بشری را دارا هستند. عوارض ناشی از حضور در فضا و شرایط موجود در محیط‌های خارج از زمین، دارای اثرات جسمی و روحی مختلفی بر روی فضانوردان است.

فضانوردان از بین سالم‌ترین و قوی‌ترین افراد به لحاظ جسمی و روحی انتخاب می‌شوند. لذا اصولاً یک فضانورد قبل از فضانورد شدن به هیچ‌وجه درگیر مشکلات روحی و روانی نیست. آن‌چه که ممکن است در فضانورد تاثیر منفی داشته باشد، مربوط به دوره تمرینات بر روی زمین و به‌خصوص در دوره ماموریت در فضا است.

دو مورد از مهم‌ترین بیماری‌های روحی و روانی شایع در فضانوردان، افسردگی و آستنیا است. آستنیا دارای علایمی نظیر خستگی غیرطبیعی، فشار روحی، بدخلقی، ضعف حافظه و پریشانی است. سایر عوارضی که گاهی در فضانوردان مشاهده شده است عبارتند از: احساس سرخوشی غیرطبیعی، روان‌رنجوری، پذیرش و بروز جنبه‌های منفی شخصیتی، کاهش در توانمندی‌های فردی، کاهش در توانایی انجام کارهای هم‌زمان، کاهش در سطح هوشیاری، زمان پاسخ و قدرت تمرکز. البته این عوارض بیشتر در اثر پروازهای فضایی طولانی‌مدت رخ می‌دهند و پروازهای کوتاه‌مدت با عوارض روحی و روانی کمتری درگیر هستند [1].

امروزه با جدی‌تر شدن برنامه سفر به مریخ و از آنجا که رفت و برگشت به این سیاره بیش از 450 روز به طول می‌انجامد [2]، توجه به مباحث روحی و روانی در فضانوردی رویکرد تازه‌ای به خود گرفته و جایگاه ویژه‌ای را در تحقیقات پزشکی فضایی به خود اختصاص داده است [1]. اگرچه تعداد افرادی که تجربه حضور در فضا را داشته‌اند، بسیار محدود بوده است، ولی با توجه به آنچه در مورد خاص بودن فضانوردان و همچنین اهمیت دستاوردهای آنها برای رسیدن به شناخت دقیق از عمق خلقت لایتناهی ذکر شد، می‌طلبد که همزمان با ارتقای دانش و فناوری فضایی، به موضوع روانشناسی در عرصه فضا نیز به تفصیل پرداخته شود.
 

اهمیت و ویژگی‌های روان‌شناسی فضایی

  روان‌شناسی، به طور خلاصه، مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی است. وقتی صحبت از علم روان‌شناسی به میان می‌آید، به این مفهوم است که اصول، قواعد و قوانین حاکم بر رفتار آدمی در تمامی جنبه‌ها، با استفاده از روش‌های علمی مطالعه می‌شوند. اگر امروز بگوییم که بی‌اطلاع از روان‌شناسی نمی‌توان امور خود را گذراند، نباید موجب شگفتی شود. این شاخه از علوم، تقریباً در تمام عرصه‌های گوناگون زندگی انسان‌ها مورد توجه متخصصان امر قرار گرفته است. در این رشته، سوالات متعددی مطرح می‌‌شود که برخی از آنها عبارتند از:

  • فشار روانی طولانی‌مدت چه تأثیری بر دستگاه عصبی و ایمنی بدن دارد؟
     
  • تأثیر محیط بر انسان و تأثیر متقابل انسان بر محیط چیست و چگونه تحت کنترل قرار می‌گیرد؟
     
  • یادگیری چیست و اثرات آن در زندگی فردی و جمعی چیست؟

و سوالات بی‌شماری که به واسطه پیچیدگی‌های انسان همواره در گذر زمان و بنا به شرایط زمانی و مکانی در حال تغییر است.

 با توجه به این که روان‌شناسی، علمی پیچیده و گسترده و مرتبط با تخصص‌ها و زمینه‌های متعدد است، هر مبحثی از علم و فناوری موجب رشد شاخه‌ها و زیرشاخه‌هایی از علم روان‌شناسی می‌شود که از آن جمله، می‌توان به زیرشاخه روان‌شناسی فضانوردی اشاره کرد. بر اساس تحقیقات انجام شده در مراکز فضایی معتبر دنیا، این نتیجه حاصل شده که علم روان‌شناسی در کنار توسعه فناوری فضایی، از جایگاه ویژه‌ای در علوم فضایی و فضانوردی برخوردار است و مدیران ارشد سازمان‌های فضایی به این موضوع واقف شده‌اند که یکی از رموز دستیابی به پیشرفت‌های اساسی در عرصه فناوری فضایی، پرداختن به شرایط روحی- روانی و جسمانی در کنار پرورش علمی فضانوردان و سایر متخصصین علوم فضایی است.

 نقطه شروع تاریخ روان‌شناسی فضایی مانند فیزیولوژی و پزشکی فضایی، به سفر اولین انسان به فضا بازمی‌گردد. یوری گاگارین اولین کسی بود که از بین حدود یکصد خلبان برتر نیروی هوایی شوروی سابق برای این ماموریت انتخاب شد. وی تنها 108 دقیقه در داخل یک کپسول، محیط فضا را تجربه کرد[2]. در ابتدای عصر فضا، فضانوردان همگی مردانی قوی و تنومند بودند که معمولاً از بین ورزیده‌ترین خلبانان نیروی هوایی انتخاب می‌شدند و تنها تعداد معدودی زن توانستند در زمره پیشگامان فضا قرار گیرند. ماموریت آنان اغلب به حضور بسیار محدود در فضا و انجام چند ماموریت نمایشی، مثلاً راهپیمایی در فضا، و سپس بازگشت به زمین خلاصه می‌شد. 

در آن زمان، اگرچه مسائل فیزیولوژیک و بدنی فضانوردان مورد توجه قرار می‌گرفت، مباحث مربوط به روان‌شناسی بیشتر به آمادگی‌های روانی قبل از پرواز محدود می‌شد. البته قابل توجه است که در ابتدای عصر فضا، فضانوردان به دلیل ابتدایی بودن سامانه‌‌ها و فناوری فضایی فشار کاری بیشتری را به نسبت امروزه تحمل می‌کردند 
[2] و قاعدتا فشار روحی و روانی بیشتری نیز به ایشان وارد می‌شد، اما به هر حال، مدت زمان ماموریت‌ها بسیار کوتاه بود.
 
با توسعه و گسترش فعالیت‌های فضانوردی و مطرح شدن سفرهای فضایی (مانند سفر به ماه) و همچنین ساخت ایستگاه‌های فضایی، ماموریت‌های فضانوردان رفته رفته از انجام یک ماموریت در مدت زمانی محدود خارج می‌شد و به سمت ماموریت‌های چندمنظوره با مدت زمانی چند روز تا چند ماه می‌رفت. بنابراین، عوامل مهم دیگری نیز وارد حوزه فضانوردی شدند که لزوم توجه به مبحث روان‌شناسی را بیشتر می‌کرد. در نهایت، فضانوردی از ماموریت‌های چند ساعته فضایی به سمت «زندگی» در فضا سوق پیدا کرد و این نقطه اصلی برای توجه بیشتر به روان‌شناسی فضانوردان بود. قاعدتاً روان‌شناسی زندگی انسان بر روی زمین با روان‌شناسی زندگی در کپسولی با فضای محدود، بسیار متفاوت خواهد بود (تصویر 1).
 
تصویر 1- فضانوردان در ایستگاه فضایی بین‌المللی


همان‌طور که اشاره شد، روان‌شناسی فضایی به موازات فناوری فضایی رشد کرده است. یک فضانورد در طول ماموریت خود با عواملی مواجه است که تاثیر مستقیم بر روی وضعیت روحی و روانی او دارند. این عوامل عبارتند از:
  1. حضور در یک محیط جدید: در فضا محیط به طور کامل عوض می‌شود. بی‌وزنی اولین احساس ناخوشایندی است که فضانوردان با آن مواجه می‌شوند. عدم رؤیت شب و روز، محیط بسته و بسیار محدود، تغییر شرایط زندگی (استحمام، خواب، دفع، غذا خوردن و غیره) از سایر ویژگی‌های این محیط جدید هستند [3].
     
  2. دوری از خانه، خانواده و نزدیکان: همان‌گونه که اشاره شد، دوری از نزدیکان بر روی هر انسانی تاثیرات منفی دارد. در فضا، احساس تنهایی نیز به این مساله اضافه می‌شود. باید توجه داشت که در حوزه‌هایی مانند دریانوردی هم این مشکل وجود دارد، اما تفاوت اساسی آن با فضانوردی در این است که در فضاهایی مانند کشتی یا زیردریایی، به هر حال، عده زیادی از افراد مختلف حضور دارند، ولی این حضور در فضا در ماموریت‌های کوتاه‌مدت حداکثر به هفت یا هشت نفر و در ماموریت‌های طولانی‌تر به دو یا سه نفر محدود می‌شود [2].
     
  3. تغییر برنامه معمول زندگی: بیشتر شامل تغییر در ساعات کاری و استراحت شخص فضانورد می‌شود.  
     
  4. مواجهه با مسئولیت بسیار سنگین و دقیق: فضانوردان وظایف بسیار سنگین و دقیقی را بر عهده دارند. آنها اگرچه می‌دانند که قابلیت اطمینان تجهیزات فضاپیما بسیار بالا است و سامانه‌های پشتیبان زیادی برای هر سامانه وجود دارد، از این هم واقف هستند که کوچک‌ترین اشتباه ممکن است به مرگ و عوارض بسیار هولناک منجر شود [3].
     
  5. تغییرات در فیزیولوژی بدن: محیط فضا باعث می‌شود تا در حین ماموریت و بعد از آن، تغییرات و عوارض نامطلوبی در فیزیولوژی بدنی فضانوردان ایجاد شود. مثلاً یکی از شایع‌ترین این تغییرات، که بیشتر در ماموریت‌های بلندمدت مشاهده می‌شود، تحلیل عضلانی است. از آنجایی‌که روح و جسم انسان در ارتباط مستقیم با یکدیگر هستند، هرگونه تغییر در شرایط بدنی بر روی شرایط روانی نیز تاثیر دارد [4].
یک فضانورد باید برای مواجهه و مقابله با شرایط فوق، آمادگی روحی و روانی کافی را داشته باشد. فضانوردان در اردوهای تمرینی خود بسیاری از شرایط مشابه را در محیط‌های شبیه‌سازی شده تجربه می‌کنند تا در فضا دچار مشکل نشوند. یک فضانورد در هنگام گزینش و قبل از هر ماموریت آزمون‌های متعدد روان‌شناسی را پشت سر می‌گذارد. به عنوان مثال، از فضانوردان خواسته می‌شود تا در محیط‌های پُر سر و صدا و نامناسب آزمایشگاهی، به حل مسائل پیچیده ریاضی بپردازند [2].
 

مولفه‌های موثر در روان فضانوردان

  به طور کلی، دو عامل اصلی در شکل‌دهی شرایط روحی کوتاه‌مدت و بلندمدت انسان موثر است. این دو عامل عبارتند از:
  • ژنتیک فرد
  • شرایط محیطی

همان‌طور که پیشتر نیز اشاره شد، فضانوردان در بدو انتخاب برای فضانوردی با مشکلات روحی و روانی درگیر نبوده و از قابلیت‌های شخصیتی و روحی بالایی برخوردارند. در واقع، عوامل روانی ذیل به صورت ذاتی در فضانورد وجود دارند:

  1. اعتماد به نفس و شجاعت
  2. هوش بالا
  3. روحیه کار گروهی
  4. قدرت تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی

موارد فوق طی آموزش‌ها و مراحلی که فضانوردان پیش از سفر فضایی می‌گذرانند، تقویت می‌شود. مراکز تربیت فضانوردی، عوامل روانی فضانورد را به طور مرتب کنترل کرده و سعی می‌کنند تا فضانورد را حتی‌الامکان در شرایط مشابه قرار دهند.

از طرف دیگر، طراحی و شرایط داخلی وسایل فضایی سرنشین‌دار و همچنین شرایط محیطی ایجاد شده برای فضانورد نیز در ارتقا و تثبیت سطح روانی بسیار حائز اهمیت است. امروزه ثابت شده است که ایجاد امکان ارتباط راه دور با خانواده و یا بستگان، نقش به‌سزایی در کاهش اثرات منفی حضور در فضا بر سلامت روانی به دنبال دارد.

تجاربی که از روان‌شناسی فضانوردان در دو ایستگاه فضایی میر  و ایستگاه فضایی بین‌المللی  به‌دست آمده است، تا حد زیادی به دانش پزشکی فضایی در این زمینه کمک کرده است (تصاویر 2 و 3).
 
 
تصویر 2- ایستگاه فضایی میر
 
 
تصویر 3- ایستگاه فضایی بین‌المللی
 
 

تجارب به‌دست آمده از دو ایستگاه فضایی میر و آی‌اس‌اس

 
تصویر 4- والری پولیاکوف، رکورددار حضور در فضا
 

ایستگاه فضایی میر در سال 1986 توسط شوروی سابق در مدار زمین قرار گرفت. در مجموع، فضانوردان طی سیزده سال، حدود 90،000 نفر- ساعت در این ایستگاه حضور داشتند. در سال 1995، والری پولیاکوف (تصویر 4)، فضانورد معروف روس، رکورد 439 روزه اقامت مداوم در فضا را در این ایستگاه به ثبت رساند [5]

دوره ماموریت فضانوردان در میر به طور معمول، شش‌‌ماهه بود. در تحلیل‌هایی که از شرایط روحی و روانی فضانوردان به عمل می‌آمد، این دوره به سه بازه  دوماهه تقسیم می‌شد 
[5]:

 
دو ماه اول: 
فضانوردان خیلی زود با محیط تطبیق پیدا کرده و به‌خوبی فعالیت می‌کردند.
 
دو ماه دوم: 
فضانوردان به فعالیت خود ادامه می‌دادند، اما آثار اولیه خستگی و ناراحتی‌های روحی در آنها پدید می‌آمد.
 
دو ماه سوم: 
علایم ناراحتی‌های روحی و روانی و به‌ویژه بیماری آستنیا، در فضانوردان کاملاً آشکار می‌شد.

 
تجربه میر اطلاعات بسیار ارزشمند و مفیدی را در حوزه روان‌شناسی فضانوردی برای بشریت به ارمغان آورد. روس‌ها این اطلاعات را در اختیار برنامه ایستگاه فضایی بین‌المللی قرار دادند. این ایستگاه فضایی نیز توانست به خوبی از تجربیات ایستگاه فضایی میر استفاده کند. 

یکی از مهم‌ترین نتایج تجربیات میر در حوزه روان‌شناسی فضانوردان، کاهش مدت زمان ماموریت فضایی در ایستگاه فضایی بین‌المللی از شش ماه به سه ماه بود. فضای داخلی میر به نسبت آی‌اس‌اس بسیار کوچک‌تر بود و سر و صدای زیادی نیز به همراه داشت که به لحاظ روانی، تاثیرات نامطلوبی روی فضانوردان می‌گذاشت. این مشکلات، در زندگی داخل ایستگاه فضایی بین‌المللی به طرز چشمگیری مرتفع شدند. آی‌اس‌اس فضای داخلی بزرگ‌تری دارد و پنجره‌های بیشتری نیز برای مشاهده زمین و محیط فضا در آن تعبیه شده‌اند (تصویر 5) 
[5].
 
تصویر 5- پنجره‌های تعبیه شده در مدول فضایی کوپولا در ایستگاه فضایی بین‌المللی
 
 
در طول برنامه ایستگاه فضایی بین‌المللی ثابت شد که ارتباط مستقیم رادیویی یا تلویزیونی فضانوردان با زمین باعث شادی و طراوت روانی ایشان می‌شود (تصاویر 6 و 7). در حال حاضر، ایستگاه فضایی بین‌المللی مهم‌ترین بستر برای انجام آزمایش‌ها و تحقیقات روان‌شناسی فضایی برای سفرهای فضایی بلندمدت است.
 
 
تصویر 6- فضانوردان در ارتباط با زمین از طریق ویدئو کنفرانس
 
 
تصویر 7- فضانوردان در ارتباط با زمین از طریق ویدئو کنفرانس
 

آینده روان‌شناسی فضایی

  همان‌گونه که ذکر شد، مقوله روان‌شناسی فضایی در آینده بسیار پررنگ‌تر خواهد بود. با جدی‌تر شدن مقولاتی مانند گردشگری فضایی، هتل‌های فضایی، سفرهای فضایی گروهی و سفر به کرات دوردست (مانند مریخ)، لزوم توجه به مسائل روحی و روانی یک سفر فضایی بیشتر خودنمایی می‌کند. به ناچار، گروه فضانوردان در طول مدت طولانی سفر به مریخ با مسائل روانی پیچیده‌ای درگیر خواهند بود. 

به عنوان نمونه، در سفر به مریخ امکان ارتباط مستقیم نیز به دلیل بُعد مسافت وجود نخواهد داشت. همچنین در این حالت، هرگونه عملیات سریع امدادی نیز امکان‌پذیر نخواهد بود. همه این مشکلات، مسائل روحی و روانی فضانوردان را پیچیده‌تر می‌کند. با توجه به مطالب مطرح شده، روانشناسی جزء اجتناب‌ناپذیر تمام سفرهای بلندمدت فضایی سرنشین‌دار آتی بشر خواهد بود که همچنان، نیاز به توسعه و مطالعه بیشتر و دقیق‌تر در این عرصه ضروری به نظر می‌رسد.
 

مراجع

[1] - http://aerospacescholars.jsc.nasa.gov/has/
[2] - Rycroft M., "The Cambridge Encyclopedia of Space", Cambridge University Press, First Edition,1990.
[3] - Seudfeld P., "Canadian Space Psychology: The future may be almost here", Canadian Psychology Journal, May 2003.
[4] - http://www.esa.int/esaHS/ESAGO90VMOC_astronauts_0.html
[5] - Freiberg P., "Psychology Keeps astronauts well grounded", APA (American Psychology Association) monitor online, Vol. 29, No. 3, March 1998.

سیاه چاله های پرجرم درقلب کهکشان ما






 
سازمان ملل سال 1388 را سال جهانی نجوم نامید تا چهارصدمین سالگرد آغاز رصدهای تلسکوپی گالیله را گرامی بدارد. وقتی گالیله نخستین بارتلسکوپش را به سوی ستاره های آسمان شب نشانه رفت حساسیت چشم انسان را 16 بارافزایش داد. گالیله، درمیان کشف های بی شمار، چهارقمرهم دراطراف سیاره ی مشتری یافت که نظریه ی منظومه ی شمسی خورشید مرکز کپرنیک را تقویت می کرد. حالا، چهارصد سال بعد، تلسکوپ های رده ی ده متری با سامانه ی اپتیک سازگار به سوی مرکز کهکشان ما نشانه می روند تا مدارستاره هایی را دنبال کنند که به دور جرم متمرکز تیره ای درحال گردش اند. رصد پارامترهای مداری چندین ستاره، ازجمله ستاره ای با دوره ی تناوب 15 ساله، هم اکنون هم نشانی محکم از وجود سیاه چاله ای با جرم 4 میلیون برابر خورشید درمرکز کهکشان راه شیری به دست می دهد. هیچ نوع شناخته شده ی دیگری از اجرام اخترفیزیکی وجود ندارد که این همه جرم را در محدوه ای به قطر زیر یک واحد نجومی متمرکز کرده باشند.
نیروی محرک چنین کشف هایی شامل پیشرفت های فناوری هم هست که منجر به توان تفکیک های بالا ونیزافزایش حساسیت از 16 برابر در زمان گالیله به 25000 برابر در روزگارما می شود. یکی دیگر از کشف های حاصل از فناوری را کارل یانسکی از آزمایشگاه های بل انجام داد. در سال 1932/1311، یانسکی یک تلسکوپ رادیویی 14/6 متری ساخت که در فرکانس 20 مگاهرتز کارمی کرد. او با این آنتن سیگنال رادیویی قوی ای را درجهت مرکز راه شیری آشکارکرد. به این ترتیب زمینه ای کاملاً جدید دراخترشناسی رادیویی شکل گرفت. رصدهای تداخل سنجی رادیویی بعدی چشمه ی رادیویی قدرتمندی (به نام قوس A یا Sgra) را در مرکز راه شیری شناسایی کرد که درمجاورت سیاهچاله ای مرکزی بود. سرمارتین رایل در سال 1974/1353 برای اختراع تداخل سنجی رادیویی برنده ی جایزه ی نوبل فیزیک شد وبسیاری براین باوربودند که یانسکی هم، اگر عمر طولانی تری داشت، حتماً برنده ی نوبل فیزیک می شد(کارل یانسکی در45 سالگی درگذشت).
سیاه چاله ی پرجرم قوس A صد بار نزدیک تراز نزدیک ترین سیاه چاله ی بعدی به ماست وبه این ترتیب فرصتی بی نظیر برای بررسی نزدیک فرایند مکیده شدن گازها به درون سیاه چاله ها برای ما فراهم می آورد. بنابراین، این سیاه چاله موضوع موشکافی های دقیق شده است. دانشمندان براین تصورند که انرژی گسیل شده از قوسA در واقع ازگازهایی رها می شود که بادهای قدرتمند ستاره ای اعضای خوشه ی ستاره ی پرجرم همسایه کشیده می شوند وبه درون سیاه چاله سقوط می کنند. درخشندگی کل (توان تابشی) قوسA چندین مرتبه ی بزرگی پایین تر از چیزی است که براساس سرعت کشش ماده ازبادهای ستاره ای پیش بینی می شود.همین موجب ارایه شدن چندین مدل نظری برای شرح این بازده بسیارکم شده است.
با وجود بررسی های نظری بسیار درباره تابش های پی درپی قوس A، هنوز روشن نیست که چرا درخشندگی این جرم این قدر کم است. حالا توجه ها معطوف به ترکیبات متغیرتابش آن درطول موج های گوناگون شده است.آنچه واقعاً جالب است این که ما درحال نگریستن به نزدیک ترین ابر سیاه چاله درطول موج های گوناگونیم وتغییرات سریع ومرتبطی را کشف می کنیم که احتمالاً ریشه درجریان پویای گازها وتابش های بسیارنزدیک به سیاه چاله دارند.

فعالیت های رصدی
 

درچند سال گذشته، تعدادی تلسکوب را برای درک بهتر ارتباط وسازوکار تابش گسیل های شراره ای درباندهای طول موجی متفاوت تنظیم کرده ایم. دراین جا به نتایج رصد انجام شده در تاریخ 12 تا 22 فروردین 1386 / اول تا یازدهم آوریل 2007 اشاره می کنم. دراین مشارکت جهانی هشت کشور وبیش از بیست مؤسسه علمی مختلف حضور داشتند. دراین فعالیت رصدی 13 رصد خانه، از جمله سه ماهواره درطول موج های ایکس (XMM-Newton)، گاما (اینتگرال -INTEGRAL)، وفرو سرخ نزدیک (تلسکوپ فضایی هابل)، ونیز تعداد بسیاری تلسکوپ های رادیویی وریز موج شرکت داشتند. در زیر به نتایج این اندازه گیری ها اشاره می کنیم.

فرو سرخ وپرتو ایکس دربرابر تابش شراره ای رادیویی.
 

شکل الف - 1 شارتابشی قوسA را به عنوان تابعی از زمان (مثلاً منحنی نور) نشان می دهد که تلسکوپ های رادیویی، فروسرخ و پرتوایکس دررصد 15 فروردین 4/1386 آوریل 2007 به دست آوردند. این منحنی ها نور نشان می دهند که این شراره های قوی درطول موج های ایکس وفروسرخ بدون هیچ تاخیر زمانی با یکدیگر هم زمان اند. هر چند، شراره ی رادیویی درفرکانس 43 گیگاهرتز، که بین ساعت های 10و 15 به وقت جهانی کشف شد، با توجه به قله های گسیل شراره های ایکس وفروسرخ تأخیر زمانی دارد. اندازه گیری تأخیر زمانی نشان می دهد که گسیل شراره ی رادیویی از نظراپتیکی پهن وگسیل فرو سرخ وایکس ازنظراپتیکی باریک است.منحنی های نوری نشان داده شده که شکل 1 با اندازه گیری های تأخیرزمانی، که در چندین آزمایش گذشته انجام داده ایم، سازگاراست. تأخیر زمانی میان رویدادهای گسیل شراره با تصویری، که درآن تابش سینکروترون شراره از نظر اپتیکی پهن است، سازگاری دارد. با گسترش پلاسما، شدت هم افزایش می یابد وبه اوج می رسد و وقتی پلاسما از نظر اپتیکی باریک می شود شدت هم درهر فرکانس کاهش می یابد. این رویداد نخست دربالاترین فرکانس ها و سپس با تأخیری درحد چند دقیقه یا چند ساعت - بسته به اختلاف فرکانس ها - در پایین ترین فرکانس ها رخ می دهد. انبساط بی دررو فعالیت شراره ای قوس A به شکل کروی صورت می گیرد واین انبساط پلاسما را، که وابسته به یک میدان مغناطیسی یکنواخت است، به شکل کره ای مشابه گسترش می دهد. زمانی که پلاسما از صفحه گسترش می یابد، ذرات نسبیتی طی انبساط بی درور سرد می شوند و، چون شارثابت است، انرژی آن ها متناسب با معکوس شعاع است وشدت میدان مغناطیسی متناسب یا عکس مجذور شعاع کاهش پیدا می کند.
یکی از پیامدهای سرد شدن بی دررو پلاسمای داغ درگازی، که ازنظراپتیکی رقیق است (نورازآن عبور می کند)، مشاهده ی تأخیر زمانی در تابش ها به صورت تابعی از فرکانس است. یکی از انگیزه های ما برای انجام دادن این پروژه این بود که تخمین بزنیم که تابش شراره ای مربوط به گازی می شود که درحال فرو ریزش درسیاه چاله است، یا گازی که از اطراف سیاه چاله پراکنده و دور می شود. تأخیر زمانی مشاهده شده این تصور را تقویت می کند که پلاسمای داغ از صفحه به بیرون گسترش می یابد وموجب کاهش ورود مواد به سیاه چاله می شود.

فرایند تابش پرتوهای ایکس درمعکوس پدیده ی کامیتون
 

تابش شراره ای پرتوهای ایکس از قوسA آشکارشده است وبه نظر می رسد که این پرتوها ازفاصله ی کمی از شعاع شوارتز شیلد گسیل شده اند.(شعاع شوارتزشیلد افق رویداد سیاه چاله ای غیر چرخان است.) تابش های شراره ای فرو سرخ دراثر معکوس پدیده ی کامپتون درمجاورت سیاه چاله ای با جرم 10×4 به توان 6 برابر جرم خورشید، تابش های ایکس را به وجود می آورند. همان طور که درشکل 2 نشان داده شده است، طی تابش شراره ای، درصدی از فوتون های فروسرخ توسط مجموعه ای از الکترون های نسبیتی درون صفحه ی قوسA به بالا پرتاب می شوند. برای تخمین مقدار شار ایجاد شده در اثر معکوس کامپتون، باید از مشخصات جمعیت توده ی کامپتون، فوتون های فرو سرخ کم انرژی ایکس تولید می کنند. مقدار جمعیت الکترون های درون صفحه گاهی موجب تأخیر زمانی قابل توجهی بین تابش شراره ای فرو سرخ و پرتوهای ایکس می شود.در واقع تأخیر زمانی، به تعداد الکترون های بستگی دارد. یک شراره ی پر انرژی فروسرخ دراثر معکوس، پدیده ی کامپتون بر روی الکترون های با دمای کم، که درشعاعی 1000 برابر شعاع شوارتز شیلد گسترده شده اند، موجب تولید پرتوهای ایکس می شود. دراثراین پدیده، همانند چند بار انعکاس صوت، تابش ضعیفی از پرتوهای ایکس پس از شراره ی اصلی باز تولید می شود که مدت ده ها دقیقه، پس از آن که شراره ی اصلی فروکش کرده، ادامه پیدا می کند که به آن اشاره شد وبه تشخیص اندازه ی لایه های خارجی اطراف سیاه چاله، که دراثر پخش نور درگاز میان ستاره ای نمی توان به راحتی آن را آشکار کرد، کمک می کند.
منبع:نشریه نجوم، شماره 198.  

منبع:  rasekhoon.net

۱۰ حقیقت جالب و عجیب در نجوم

اگرچه بشر هزاران سال است که به مطالعه آسمان می‌پردازد، ما هنوز هم در مورد جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، اطلاعات خیلی کمی داریم. با ادامه مطالعات، گاهی متحیر و گاهی هم سردرگم می‌شویم. در اینجا مجموعه‌ای از حقایق نجومی جالب، عجیب و حیرت‌انگیز را آورده‌ایم.

  • دانشمندان معتقدند که ما فقط می‌توانیم حدودا ۵ درصد ماده موجود در جهان را ببینیم. مابقی آن از مواد نامرئی (ماده‌تاریک) ساخته شده‌است و شکل مرموزی از انرژی به عنوان انرژی تاریک شناخته شده‌ است.
  • ستاره‌های نوترونی خیلی متراکم هستند. طوری که اگر بشقابی پر از مواد ستاره‌های نوترونی داشته باشیم، پرجرم‌تر از ماه خواهد بود.

  • خورشید انرژی زیادی تولید می‌کند. به طوری که در هر ثانیه هسته خورشید، انرژی‌ای معادل ۱۰۰ میلیارد بمب هسته‌ای آزاد می‌کند.
  • گالیلئو گالیله به اشتباه به عنوان مخترع تلسکوپ معرفی شده بود. در واقع تاریخ‌نویسان معتقدند که Johannes Lippershey عینک‌ساز هلندی، مخترع تلسکوپ است. هرچند گالیله اولین کسی است که از این دستگاه به منظور مطالعه آسمان استفاده کرده‌ است.

  • سیاهچاله‌ها خیلی متراکم‌اند و میدان جاذبه قوی ایجاد می‌کنند که حتی نور هم نمی‌تواند از آن فرار کند. البته فیزیکدانان نظری پیش‌بینی کرده‌اند که تحت شرایط خاصی نور می‌تواند از گرانش سیاهچاله بگریزد.

  • نور ستاره‌ها و کهکشان‌های دوردست مدت زیادی طول می‌کشد تا به ما برسد، در حقیقت اجرامی را که می‌بینیم نور آنها صدها، هزاران یا حتی میلیون‌ها سال پیش از آنها خارج شده‌است و وقتی به آسمان می‌نگریم، گویی که به زمان‌های گذشته نگاه می‌کنیم.
  • سحابی خرچنگ توسط انفجار ابرنواختری در سال ۱۰۵۴ میلادی به وجود آمده‌است. منجمان چینی و عرب در آن زمان یادداشت کرده‌اند که انفجار بسیار درخشانی بود طوری که در طی روز قابل رویت بود و چند ماه در آسمان شب درخشان مانده بود.

  • ستاره‌های متحرک، درواقع ذرات غبار کوچکی هستند ( شهاب) که از میان جو ما عبور می‌کنند. دنباله‌دارها گاهی اوقات از میان مدار زمین عبور کرده و به دنبال خود ذرات غباری را به جا می‌گذارد سپس موقعی که زمین در مسیر خود از این ذرات عبور کند، ذرات گرم شده، خط‌های روشنی را در آسمان شب ایجاد می‌کنند.

  • اگرچه عطارد نزدیک‌ترین سیاره به خورشید است، دما به ۱۷۳- درجه سلسیوس نیز می‌رسد. چرا؟ چون عطارد تقریبا جوی ندارد، چیزی وجود ندارد که گرما را نزدیک سطح سیاره نگه دارد. بنابراین قسمت تاریک عطارد  (قسمتی که به سمت خورشید است) بسیار سرد است.
  • زهره به طور قابل توجهی گرم‌تر از عطارد است، اگرچه نسبت به عطارد دورتر از خورشید است. غلیظ بودن جو زهره، گرما را نزدیک سطح سیاره نگه می‌دارد.

منبع: Space.about.com


منبعAyazastro.com