علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

اسپیس ایکس: هدف آینده ما مریخ

آیا میتوان در آینده نزدیک شاهد چنین تصویری بر فراز مریخ بود؟ تصویر موشک فالکون 9 از فضا ایکس و تصویر مریخ از ناسا؟

الون مسک ازجمله کسانی نیست که قبل از پایان یک کار استراحت کند؛ بلکه با جدیت تمام سعی دارد تا پلان های خود برای تحقق برنامه پروازهای آینده تجاری به فضا را که بیانگر دیدگاه فلسفی اوست، تحقق بخشد. در برنامه های خود برای این گونه پرواز به سوی مریخ می گوید که قصد فرستادن انسان را به سیاره سرخ دارد. مسک فکر میکند که طی 10 تا 20 سال آینده انسان می تواند پا بر سطح مریخ بگذارد. او می گوید استدلال منطقی برای این ادعا که بشر در حال تبدیل شدن به گونه چند سیاره ای است برای همه آشکار می باشد.

به گفته او " در نهایت برای ما مهم است تا بتوانیم در مسیری گام نهیم که به موجودات چند سیاره ای تبدیل شویم. اگر این کار را انجام ندهیم، در آنصورت آینده روشنی نخواهیم داشت و منتظر می مانیم تا روزی بدبختی و بیچارگی در این سیاره به سراغ ما زمینی ها بیاید.

سفینه فضایی آژدها متعلق به اسپیس ایکس (Space X) قرار است در دسمبر امسال به سوی ایستگاه فضایی بین المللی پرتاب شود. این شرکت قصد دارد تا این سفینه خود را برای مأموریت های بالقوه به سوی مریخ استفاده کند. عکس از اسپیس ایکس

مسک قصد خود را در جریان نشست ماهانه انستیتوت هوا نورودی و فضانوردی امریکا اعلام نمود. احتمال دارد که شرکت اسپیس ایکس برای این هدف خود از موشک سنگین فالکون استفاده کند که طبق برنامه این موشک اولین پرتاب خود را در پایان سال 2012 و یا آغاز سال 2013 انجام دهد. از آنجائیکه موشک فالکون 9 در مرحله نخست 9 انجن دارد، موشک سنگین فالکون بصورت سه گانه و شبیه به موشک سنگین دلتا 4 طراحی شده است که از 27 انجمن مرلین استفاده می کند. طبق تخمین ها موشک سنگین فالکون می تواند بین 12 تا 15 تن بار را به مدار انتقال دهد.

قرار است که موشک سنگین فالکن در اواخر سال آینده و یا اوایل سال 2013 پرتاب شود. عکس از اسپیس ایکس


سفینه فضایی که قصد سفر به سوی مریخ را دارد، از نظر تئوری از بدنه سفینه ای دراگون (اژدها ) که توسط اسپیس ایکس به فضا برده شده، جدا می شود. در واقع پروژه و خود سفینه در این برنامه قبلأ لقب اژدهای سرخ را به خود گرفته. 

در حال حاضر ناسا پلان فرستادن فضانوردان را به سوی یک سیارک تا سال 2025 و برای فرستادن به مریخ را تا سال 2030 دارد. اگر پروژه اسپیس ایکس موفق گردد، در آنصورت این پلان ناسا هم زودتر عملی می شود. در این اواخر اسپیس ایکس چندین پروژه موفق داشته. بطور مثال با موفقیت تمام دو موشک فالکون 9 سنگین خود را پرتاب کرده که موشک دومی آن سفینه اژدها را به مدار با خود برده است. بعد از موفقیت این پروژه شرکت اسپیس ایکس موشک خود را که در زمان بازگشت به زمین در اقیانوس آرام سقوط کرده بود، از آب گرفت و دوباره آن را آماده ساخت.

شرکت نیو اسپیس هم در حال تلاش است تا هرچه زود تر قرارداد خدمات حمل و نقل مداری خود به ارزش 1.6 میلیارد را با ناسا تکمیل کند. شرکت اسپیس ایکس از نظر تکنیکی اجازه پرتاب سفینه بعدی اژدهای خود به ایستگاه فضایی بین المللی را برای ماه دسمبر امسال دریافت نموده است. در آغاز قرار بود این سفینه از کنار ایستگاه در مدار عبور نماید و در نتیجه سیستم های کلیدی سفینه را چک کند.

آقای مسک می خواهد طی 20 سال آینده سفینه "اژدهای سرخ" خود را روی سطح سیاره سرخ ببینند. تصویر از اسپیس ایکس.

 اسپیس ایکس سفینه اژدهای خود را که در دسمبر سال گذشته بدور مدار زمین پرتاب شده بود برای همه به نمایش گذاشت.


منبع: www.kabulsky.com

سمفونی انفجار گاما

آیا میدانید انفجار پرتو یا اشعه گاما چیست؟*... در اواخر ماه مارچ یعنی 10 حمل 1390 سفینه فضایی زمین گرد سویفت ناگهان متوجه یک انفجار پر انرژی اشعه گاما از ستاره ای بنام (GRB 110328A) گردید. این کشف مانند بمبی در زمین انفجار کرد و در نتیجه شمار زیادی از رصد خانه های بزرگ زمینی تلسکوپ های خود را به سمت این انفجار نشانه گرفتند. وقتی همان منبع بعد از 45 دقیقه دوباره روشن شد، همه فهمیدند که این رویداد یک انفجار معمولی اشعه گاما نیست. 12 ساعت بعد از هیاهو و انفجار در فضا، اخترشناسان با استفاده از تلسکوپ 2.5 متره نوری نوردیک یک سلسله رصد های مشترک را با یک تلسکوپ نوری دیگر در طول موج های میانه آغاز نمودند.


در اوایل روز بعد، تلسکوپ رادیویی الوا در امریکا این انفجار را کشف نمود. بعد از آن چندین تلسکوپ نوری دیگر بشمول تلسکوپ 8 متره جمینی شمال در ارتفاعات جزیره هاوایی سعی کردند تا رد پای این انفجار را در طول موج های مرئی دنبال کنند. رصد خانه فضایی چاندرا در فضا هم توانست این منبع غیر معمول را در طول موج اشعه ایکس کشف نماید که بعد ها به مدت یک هفته در طول موج های گاما هم قابل رویت بود. تلسکوپ محبوب و دوست داشتنی همه ما، یعنی هابل هم بعد به این گروه از شکارچیان پیوست و در نتیجه این تصویر را در طول موج های مرئی و فروسرخ ثبت نمود.


هابل نشان داد که انفجار در امتداد مسیر یک کهکشانی قرار داشت که در حال دور شدن از ما می باشد. اگر بخواهیم با کهکشان مرتبط بدانیم، در آنصورت این انفجار زمانی رخ داده که جهان هستی یا کیهان فقط دو سوم عمر فعلی خود را داشته (یعنی چیزی نزدیک به 9 میلیارد سال). هنوز گمانه زنی های زیادی وجود دارد که گویا این انفجار اشعه گاما در نتیجه از هم پاره شدن یک ستاره بوده که در نزدیکی یک سیاه چاله بسیار سنگین در مرکز یک کهشکان قرار داشته، اما خصوصیات گیج کننده این کشف بزرگ هنوز هم کاملأ حل نشده و باید به مطالعه بیشتر آن پرداخت.

* انفجار پرتو گاما یا فوران پرتو گاما(Gamma Ray burst GRB)  به فوران ناگهانی و شدید اشعه در اعماق کیهان گفته می‌شود. این پدیده ده ‌ها سال به عنوان یکی از پدیده‌های مرموز اخترشناسی شناخته می‌شد. امروزه معلوم شده‌است که برخی از این انفجارها مربوط به ابرنواختر‌ها، و برخی دیگر مربوط به مگنتار‌ها یا ستاره های تپنده هستند.
چگونه به وجود می آید؟ وقتی یک ستاره بسیار پر جرم و سنگین در مراحل آخر عمر خود قرار دارد ناگهان منفجر می شود و قمست زیاد ماده به درون سقوط میکند. تفاوت اساسی این انفجار با انفجار ستاره های معمولی این است که ماده به جای حرکت به بیرون، به سمت درون می‌رود. عامل سقوط یا رمبش ستاره نیروی جاذبه است که اشیاء را به سمت هم می‌کشد. در ستاره‌ها فشار ناشی از گرمای تولید شده توسط واکنش هسته‌ای درون ستاره عامل مقابله با سقوط یا رمبش می‌باشد.به این حالت تعادل هیدرواستاتیک می‌گویند.در هنگام اتمام واکنش گرمازا در ستاره در انتهای عمر آن فشار که عامل مقابله با رمبش است برداشته می‌شود وستاره دچار رمبش می‌شود.

درون‌پاشی باعث تولید ماده‌ای بسیار چگال در مرکز ستاره می‌شود که می‌تواند به صورت یک کوتوله سفید یا در صورت زیاد بودن جرم (بیشتر بودن از حد چاندراسخار) به صورت ستارهٔ نوترونی یا سیاهچاله درآید.

کشف این انفجارها به دهه ۱۹۶۰ میلادی باز می‌گردد. در آن زمان ایالات متحده آمریکا تعدادی از ماهواره‌های نظامی بادبانرا  که برای ردیابی انفجارهای هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به اتموسفیر زمین پرتاب نموده بود، به جای تشخیص انفجار هسته‌ای بر روی زمین، انفجاری بسیار نیرومند تر را در پشت خود و در اعماق کیهان یافتند. تا سال ۱۹۹۰ میلادی هیچ یک از منابع این پرتوها کشف نشده بود و تنها چیزی که دانشمندان در مورد سرچشمهٔ آن‌ها می‌دانستند این بود که از فضای بیرون اتموسفیر زمین سرچشمه می‌گیرند.

با توجه به زودگذر بودن این پدیده، ظاهراً مکان یابی چشمهٔ آن‌ ها باید کار مشکلی باشد، اما این طور نیست. خود انفجار گاما زودگذر است و معمولاً حدود چند ثانیه طول می‌کشد، اما در کنار پرتو گاما امواج رادیویی و گاه نور مرئی نیز از محل انفجار ساطع می‌شود و بر خلاف پرتوهای گاما پیامدهای رادیویی آن می‌توانند تا هفته‌ها ادامه داشته باشند.


منبع:  www.kabulsky.com

وجود سیارات زمین مانند چقدر حتمی است؟

وجود سیارات زمین مانند و قابل سکونت بدور ستاره های مانند خورشید چقدر حتمی است؟
بار دیگر خبر کشف سیارات بدور ستاره های دیگر توسط تلسکوپ فضایی کیپلر توجه ما را به خود جلب نموده است، اما این بار این نظریه را مطرح می کند که وجود سیارات زمین مانند بدور ستاره های رده F,G و  Kکه از همان آغاز حدس زده می شد، معمول می باشد.
با اینکه در جدول گروپ بندی معیار ستاره ای این گونه ستاره ها به نحوی با خورشید ما مشابه اند (خورشید ما نوع ستاره G است)، اما ستاره های رده F نسبتأ داغتر و درخشانتر و ستاره های رده K سرد تر و کم نور تر اند. با توجه به این رد بندی، منطقه یا کمربند حیات بدور این ستاره ها هم متفاوت می باشد.  بطور مثال بعضی از سیارات قابل زیست میتوانند در فاصله دو برابر فاصله زمین بدور خورشید، بدور ستاره داغ خود در گردش باشند و یا در صورتی که ستاره کم نور تر باشد، این فاصله به مراتب کمتر می باشد. اما تحقیقات اخیر چطور می تواند نشان دهد که سیارات سنگی کوچک همانگونه که در اول تصور می شد، زیاد باشند؟   

(فاصله مناسبی از یک سیاره که در آن فاصله دما برای برای پیدایش و حفظ آب در سه حالت جامد، مایع و گاز مناسب باشد)

دکتور ویسلی تراوب – پژوهشگر ارشد برنامه کشف سیارات بیرونی ناسا نظریه خود را که برای مجله اخترفیزیک ارایه نموده، بدین سان شرح می دهد.
بر اساس محاسبات این دانشمند، تقریبأ یک سوم ستاره های رده F,G و K باید حد اقل دارای یک سیاره سنگی و یک منطقه یا کمربند حیات باشند. تراوب این اظهارات خود را بر مبنی اطلاعات می داند که تلسکوپ فضایی کیپلر طی 136 روز اول رصد اش در فضا جمع آوری نموده بود.
در نخست این دانشمند تحقیقات خود را با 1235 سیاره کشف شده آغاز نمود، اما بعد ها مدل تحقیقاتی خود را به 159 سیاره بدور ستاره های رده F و 475 سیاره بدور ستاره های رده G (مانند خورشید) و 235 سیاره بدور ستاره های رده K که در گردش اند و جمعأ 959 سیاره می شود، تغییر داد. دکتور تراوب در این مدل تحقیقاتی خود سیارات زمین مانند را طوری تعریف کرده که در شاعی بین نیم یا دو برابر شعاع گردش زمین بدور خورشید در گردش می باشند. جرم این سیارات هم در این مدل بین یک دهم جرم زمین و یا ده برابر جرم زمین تعیین شده و دقیقأ شبیه سیاراتی به اندازه مریخ الی سیارات ابر زمین (سوپر زمین) می باشند.
در نتیجه تحقیقات آقای تراوب سه محدوده مختلف را برای منطقه یا کمربند حیات مشخص می سازد:
الف "وسیع" منطقه حیاتی بین 0.72 تا 2 واحد نجومی (یک واحد نجومی فاصله زمین تا خورشید یا 150 میلیون کیلومتر می باشد).
ب. منطقه محدود تر بین 0.80 تا 1.80 واحد نجومی
ت. منطقه باریک یا محدود تر از آن بین 0.95 الی 1.67 واحد نجومی
بعد از بررسی محاسبات ریاضی و بررسی "قانون توانی" – (power law) در خصوص اینکه منطقه حیات برای یک ستاره با توجه به رده بندی آن چقدر است و چه تعداد سیاره می تواند در این فاصله باشد، دکتور تراوب فراوانی سیارات زمین مانند و سیارات داخل منطقه حیات بدور ستاره های خورشید مانند در (رده F,G وK) را (34 بر 14) درصد می داند.

او در ادامه می گوید که سیاراتی با اندازه متوسط را می توان احتمالأ بدور ستاره های کم نور و حتی پر نور دید، زیرا چندین سیاره بدور ستاره های کم نور تا کنون کشف شده است. اما این احتمال است، زیرا در حال حاضر تکنولوژی ما بسیار محدود می باشد و تلسکوپ فضایی کیپلر با مشکل میتواند این گونه سیارات را ببیند و بر عکس کشف سیاراتی که در فاصله نزدیکتر بدور ستاره مادر در گردش اند برای کیپلر آسان تر می باشد.

دکتور تراب می گوید که مسئله احتمال در واقع یک خطای رسمی در طرح ریزی سیاراتی با دوره گردش کوتاه است و تا زمانی که رصد گردش مداری با مدت 1 هزار روز برای تلسکوپ فضایی کیپلر میسر نباشد، این احتمال مجهول و ناشناخته باقی می ماند.


منبع: www.kabulsky.com