خلاصه مقاله: روانشناسی فضایی یکی از شاخههای بسیار مهم در پزشکی فضایی است. فضانوردان از بین سالمترین و بهترین افراد جامعه به لحاظ تواناییهای جسمی و روحی انتخاب میشوند. اما در طول یک ماموریت فضایی و در جریان تمرینات قبل از آن شرایطی برای یک فضانورد ایجاد میشود که لزوم توجه ویژه به مسائل روحی و روانی وی را میطلبد. در ماموریتهای فضایی طولانیمدت، اغلب فضانوردان با مشکلات روحی مواجه میشوند. تجربه ماموریتهای نسبتاً بلندمدت فضانوردان در ایستگاه فضایی میر درسهای بسیاری را در این حوزه به دانشمندان پزشکی فضایی آموخت. امروزه با طرح موضوع سفر به مریخ و حضور گردشگران و مسافران فضایی، مقوله روانشناسی فضایی مورد توجه جدیتری قرار گرفته است. فضانوردان اقلیتی بسیار بسیار اندک از انسانها را تشکیل میدهند. ماموریت سخت و ویژه آنها در محیطی ناآشنا و نامانوس، باعث شده تا همواره به عنوان قهرمان در جوامع بشری مورد توجه قرار گیرند. اگرچه فضانوردان عدهای خاص هستند که به لحاظ قابلیتهای فیزیکی، هوش و سلامت روح در مقیاس بالاتری از میانگین جامعه قرار دارند، بدیهی است که به لحاظ توانمندیهای جسمی، غرایز و روح و روان همان چارچوبهای بشری را دارا هستند. عوارض ناشی از حضور در فضا و شرایط موجود در محیطهای خارج از زمین، دارای اثرات جسمی و روحی مختلفی بر روی فضانوردان است. فضانوردان از بین سالمترین و قویترین افراد به لحاظ جسمی و روحی انتخاب میشوند. لذا اصولاً یک فضانورد قبل از فضانورد شدن به هیچوجه درگیر مشکلات روحی و روانی نیست. آنچه که ممکن است در فضانورد تاثیر منفی داشته باشد، مربوط به دوره تمرینات بر روی زمین و بهخصوص در دوره ماموریت در فضا است. دو مورد از مهمترین بیماریهای روحی و روانی شایع در فضانوردان، افسردگی و آستنیا است. آستنیا دارای علایمی نظیر خستگی غیرطبیعی، فشار روحی، بدخلقی، ضعف حافظه و پریشانی است. سایر عوارضی که گاهی در فضانوردان مشاهده شده است عبارتند از: احساس سرخوشی غیرطبیعی، روانرنجوری، پذیرش و بروز جنبههای منفی شخصیتی، کاهش در توانمندیهای فردی، کاهش در توانایی انجام کارهای همزمان، کاهش در سطح هوشیاری، زمان پاسخ و قدرت تمرکز. البته این عوارض بیشتر در اثر پروازهای فضایی طولانیمدت رخ میدهند و پروازهای کوتاهمدت با عوارض روحی و روانی کمتری درگیر هستند [1]. اهمیت و ویژگیهای روانشناسی فضایی روانشناسی، به طور خلاصه، مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی است. وقتی صحبت از علم روانشناسی به میان میآید، به این مفهوم است که اصول، قواعد و قوانین حاکم بر رفتار آدمی در تمامی جنبهها، با استفاده از روشهای علمی مطالعه میشوند. اگر امروز بگوییم که بیاطلاع از روانشناسی نمیتوان امور خود را گذراند، نباید موجب شگفتی شود. این شاخه از علوم، تقریباً در تمام عرصههای گوناگون زندگی انسانها مورد توجه متخصصان امر قرار گرفته است. در این رشته، سوالات متعددی مطرح میشود که برخی از آنها عبارتند از: و سوالات بیشماری که به واسطه پیچیدگیهای انسان همواره در گذر زمان و بنا به شرایط زمانی و مکانی در حال تغییر است. با توجه به این که روانشناسی، علمی پیچیده و گسترده و مرتبط با تخصصها و زمینههای متعدد است، هر مبحثی از علم و فناوری موجب رشد شاخهها و زیرشاخههایی از علم روانشناسی میشود که از آن جمله، میتوان به زیرشاخه روانشناسی فضانوردی اشاره کرد. بر اساس تحقیقات انجام شده در مراکز فضایی معتبر دنیا، این نتیجه حاصل شده که علم روانشناسی در کنار توسعه فناوری فضایی، از جایگاه ویژهای در علوم فضایی و فضانوردی برخوردار است و مدیران ارشد سازمانهای فضایی به این موضوع واقف شدهاند که یکی از رموز دستیابی به پیشرفتهای اساسی در عرصه فناوری فضایی، پرداختن به شرایط روحی- روانی و جسمانی در کنار پرورش علمی فضانوردان و سایر متخصصین علوم فضایی است. مولفههای موثر در روان فضانوردان همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، فضانوردان در بدو انتخاب برای فضانوردی با مشکلات روحی و روانی درگیر نبوده و از قابلیتهای شخصیتی و روحی بالایی برخوردارند. در واقع، عوامل روانی ذیل به صورت ذاتی در فضانورد وجود دارند: موارد فوق طی آموزشها و مراحلی که فضانوردان پیش از سفر فضایی میگذرانند، تقویت میشود. مراکز تربیت فضانوردی، عوامل روانی فضانورد را به طور مرتب کنترل کرده و سعی میکنند تا فضانورد را حتیالامکان در شرایط مشابه قرار دهند. از طرف دیگر، طراحی و شرایط داخلی وسایل فضایی سرنشیندار و همچنین شرایط محیطی ایجاد شده برای فضانورد نیز در ارتقا و تثبیت سطح روانی بسیار حائز اهمیت است. امروزه ثابت شده است که ایجاد امکان ارتباط راه دور با خانواده و یا بستگان، نقش بهسزایی در کاهش اثرات منفی حضور در فضا بر سلامت روانی به دنبال دارد. تجارب بهدست آمده از دو ایستگاه فضایی میر و آیاساس ایستگاه فضایی میر در سال 1986 توسط شوروی سابق در مدار زمین قرار گرفت. در مجموع، فضانوردان طی سیزده سال، حدود 90،000 نفر- ساعت در این ایستگاه حضور داشتند. در سال 1995، والری پولیاکوف (تصویر 4)، فضانورد معروف روس، رکورد 439 روزه اقامت مداوم در فضا را در این ایستگاه به ثبت رساند [5]. فهرست: 1 مقدمه 2 اهمیت و ویژگیهای روانشناسی فضایی 3 مولفههای موثر در روان فضانوردان 4 تجارب بهدست آمده از دو ایستگاه فضایی میر و آیاساس 5 آینده روانشناسی فضایی گروه های موضوعی مربوط به این مقاله: انسان در فضا
پزشکی فضایی
سفر و اکتشاف بر روی کرات آسمانی
زندگی درازمدت در فضا
از همین روست که در کنار همه علوم و فناوریهای عرصه فضا، شاخه پزشکی فضایی یا هوافضایی از نقش پررنگ و ویژهای برخوردار است. اما حیات یک انسان فقط به عوامل فیزیکی مانند ضربان قلب، دستگاه گوارش، دستگاه تنفس و ... خلاصه نمیشود. روح و روان انسان به عنوان اشرف مخلوقات، نیز در کیفیت و کمیت حیات بسیار مهم و تعیینکننده است. البته باید به این نکته توجه داشت که روان و جسم انسان همواره در تعامل و ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و هر یک از آنها میتواند بنا به شرایط حاکم، علاوه بر ایجاد تغییر در خود، در دیگری هم تأثیر متقابل داشته باشد.
در آن زمان، اگرچه مسائل فیزیولوژیک و بدنی فضانوردان مورد توجه قرار میگرفت، مباحث مربوط به روانشناسی بیشتر به آمادگیهای روانی قبل از پرواز محدود میشد. البته قابل توجه است که در ابتدای عصر فضا، فضانوردان به دلیل ابتدایی بودن سامانهها و فناوری فضایی فشار کاری بیشتری را به نسبت امروزه تحمل میکردند [2] و قاعدتا فشار روحی و روانی بیشتری نیز به ایشان وارد میشد، اما به هر حال، مدت زمان ماموریتها بسیار کوتاه بود.
همانطور که اشاره شد، روانشناسی فضایی به موازات فناوری فضایی رشد کرده است. یک فضانورد در طول ماموریت خود با عواملی مواجه است که تاثیر مستقیم بر روی وضعیت روحی و روانی او دارند. این عوامل عبارتند از:
دوره ماموریت فضانوردان در میر به طور معمول، ششماهه بود. در تحلیلهایی که از شرایط روحی و روانی فضانوردان به عمل میآمد، این دوره به سه بازه دوماهه تقسیم میشد [5]:
فضانوردان خیلی زود با محیط تطبیق پیدا کرده و بهخوبی فعالیت میکردند.
فضانوردان به فعالیت خود ادامه میدادند، اما آثار اولیه خستگی و ناراحتیهای روحی در آنها پدید میآمد.
علایم ناراحتیهای روحی و روانی و بهویژه بیماری آستنیا، در فضانوردان کاملاً آشکار میشد.
تجربه میر اطلاعات بسیار ارزشمند و مفیدی را در حوزه روانشناسی فضانوردی برای بشریت به ارمغان آورد. روسها این اطلاعات را در اختیار برنامه ایستگاه فضایی بینالمللی قرار دادند. این ایستگاه فضایی نیز توانست به خوبی از تجربیات ایستگاه فضایی میر استفاده کند.
یکی از مهمترین نتایج تجربیات میر در حوزه روانشناسی فضانوردان، کاهش مدت زمان ماموریت فضایی در ایستگاه فضایی بینالمللی از شش ماه به سه ماه بود. فضای داخلی میر به نسبت آیاساس بسیار کوچکتر بود و سر و صدای زیادی نیز به همراه داشت که به لحاظ روانی، تاثیرات نامطلوبی روی فضانوردان میگذاشت. این مشکلات، در زندگی داخل ایستگاه فضایی بینالمللی به طرز چشمگیری مرتفع شدند. آیاساس فضای داخلی بزرگتری دارد و پنجرههای بیشتری نیز برای مشاهده زمین و محیط فضا در آن تعبیه شدهاند (تصویر 5) [5].
به عنوان نمونه، در سفر به مریخ امکان ارتباط مستقیم نیز به دلیل بُعد مسافت وجود نخواهد داشت. همچنین در این حالت، هرگونه عملیات سریع امدادی نیز امکانپذیر نخواهد بود. همه این مشکلات، مسائل روحی و روانی فضانوردان را پیچیدهتر میکند. با توجه به مطالب مطرح شده، روانشناسی جزء اجتنابناپذیر تمام سفرهای بلندمدت فضایی سرنشیندار آتی بشر خواهد بود که همچنان، نیاز به توسعه و مطالعه بیشتر و دقیقتر در این عرصه ضروری به نظر میرسد.
مراجع[1] - http://aerospacescholars.jsc.nasa.gov/has/
[2] - Rycroft M., "The Cambridge Encyclopedia of Space", Cambridge University Press, First Edition,1990.
[3] - Seudfeld P., "Canadian Space Psychology: The future may be almost here", Canadian Psychology Journal, May 2003.
[4] - http://www.esa.int/esaHS/ESAGO90VMOC_astronauts_0.html
[5] - Freiberg P., "Psychology Keeps astronauts well grounded", APA (American Psychology Association) monitor online, Vol. 29, No. 3, March 1998.
به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان رسما اعلام کردند که ذرات تحت اتمی نیوترینو محدودیت بالاترین سرعتی که در جهان وجود دارد را شکسته و به سرعتی بالاتر از سرعت نور دست پیدا کرده اند.
اما بر اساس نظریه نسبیت خاص انیشتین، هیچ پدیده ای نمی تواند از این حصار عبور کند. از این رو چه یافته جدید فیزیکدانان نادرست باشد، چه فیزیکدانان مجبور شوند بر اساس یافته جدید درمورد نظریات مورد اعتماد تجدید نظر کنند، 10 حقیقت وجود دارند که شکسته شدن سرعت نور می تواند بر روی آنها تاثیر مستقیم داشته باشد:
نظریه نسبیت خاص
قانون سرعت نور پشتوانه اصلی نظریه نسبیت خاص انیشتین است که وی در سال 1905 ارائه کرد. بر اساس این قانون سرعت نور نسبت به تمامی ناظران با هر سرعتی که در حرکت باشند، 299 میلیون و 792 هزار و 458 متر بر ثانیه خواهد بود. این سرعت بالاترین حدی است که هر پدیده ای می تواند داشته باشد، حد بالای مطلق در حرکت.
یافته جدید فیزیکدانان این قانون قدیمی و مورد اعتماد را متزلزل می کند. به گفته "رابرت پلانکت" فیزیکدان لابراتوار فرمی، بر اساس نظریه نسبیت، ایجاد توانایی برای حرکت جسمی با سرعتی بالاتر از سرعت نور به انرژی نامحدود نیاز دارد. در صورتی که چنین امکانی وجود داشته باشد، در این صورت تمامی قوانین باید از نو نوشته شوند.
سفر در زمان
در نظریه نسبیت خاص آمده است که هیچ پدیده ای نمی تواند سریعتر از نور حرکت کند، بر اساس این نظریه اگر پدیده ای بتواند این حصار را بشکند، قادر خواهد بود به گذشته سفر کند.
یافته جدید درباره نیوترینوها سوالات زیادی را برانگیخته است، اگر نیوترینوها واقعا می توانند سریعتر از نور حرکت کنند، پس این ذرات مسافران زمان خواهند بود. در واقع این ذرات قادر خواهند بود پیش از اینکه از نقطه ای حرکت کنند به همان نقطه برسند. فیزیکدانان می گویند از چنین توانایی در صورتی که واقعا وجود داشته باشد، می توان برای ارسال پیام به گذشته توسط نیوترینوها استفاده کرد.
علت و معلول
یکی از اصلی ترین قوانین علم فیزیک و در واقع تمامی علوم، قانون علیت است: علت همواره پیشتر از معلول است. این قانون در فیزیک کلاسیک پذیرفته شده است و نظریه خاص نسبیت، با وجود نسبی بودن حرکت یک جسم، برای حفظ این قانون مشقات زیادی را تحمل کرده است.
اما بر اساس این نظریه، در صورتی که جسمی بتواند سریعتر از نور حرکت کند، می تواند به زمان منفی سفر کند. در این صورت، یک "معلول" می تواند به گذشته سفر کرده و به پیش از زمانی بازگردد که "علتش" رخ داده است. چنین نتایجی می توانند نوعی ارتداد علمی به شمار روند و به طور حتم برای حفظ دوباره قانون علیت قوانین باید از نو نوشته شوند.
پلانکت می گوید بیشتر ساختار نظری که در قرن بیستم بنا شده بر اساس این مفهوم بوده که اجسام باید با سرعتی کمتر از سرعت نور حرکت کنند، تا جایی که متوجه شده ام، اگر جسمی داشته باشید که بتواند سریعتر از نور حرکت کند، می توانید رویدادها را پیش از رخ دادن مشاهده کنید.
E=mc^2
معادله مشهور انیشتین می گوید که انرژی (E) و جرم (m) با یکدیگر برابر بوده و می توانند به واسطه c به توان دو به یکدیگر تبدیل شوند، در جایی که c نشاندهنده ثابت سرعت نور است.
وضعیت سرعت نور به عنوان محدوده نهایی سرعت کیهانی دلیلی است بر حضور این ثابت در فرمول انیشتین اما در صورتی که c بالاترین سرعت موجود در جهان نباشد و اجسام بتوانند سریعتر از نور حرکت کنند، این معادله باید در موقعیتهای ویژه تنظیم شوند. شاید سرعت خاص نیوترینوها شایستگی به دست آوردن عنوان محدوده سرعت نهایی را داشته باشند.
مدل استاندارد
مدل استاندارد نام نظریه غالبی در فیزیک ذره ای است که در آن تمامی ذرات تحت اتمی که جهان هستی را ساخته اند تشریح می شوند اما در صورتی که قانون سرعت نور و نظریه نسبیت خاص بازنویسی شوند، این مدل نیز به تغییراتی نیاز پیدا خواهد کرد.
به گفته "استفان پارک" رئیس بخش فیزیک نظری لابراتوار فرمی یکی از سنگ بناهای مدل استاندارد نسبیت خاص است و در صورتی که بخواهید سنگ بنای یک ساختمان را دستکاری کنید، باید کل ساختمان را تغییر دهید.
نظریه ریسمان
این نظریه، ایده ای بسیار پیشرفته است که می گوید تمامی ذرات بنیادین درواقع حلقه های مرتعش یک ریسمان هستند. به نظر می آید این فرضیه مفاهیم بسیار گسترده ای را به کار می گیرد، از جمله احتمال اینکه جهان هستی از ابعادی بیشتر از سه بعد شناخته شده فضا و زمان برخوردار است.
آزمودن نظریه ریسمان به شکلی باورنکردنی دشوار است و هیچ مدرکی مبنی بر درست بودن این نظریه نیز وجود ندارد. اما در صورتی که محاسبات سرعت نیوترینوها درست باشد، به اعتقاد عده ای از فیزیکدانان شاید تنها نظریه ریسمان قادر باشد این پدیده را توضیح دهد.
شاید این نظریه مطرح شود که نیوترینوها در مسیری مستقیم حرکت نمی کنند، بلکه در عوض در ابعادی بیشتر از سه بعد شناخته شده که در نظریه ریسمان مطرح شده اند، جهیده و مسیرهای کوتاهتری را به سوی مقصد خود می یابند. درصورتی که نیوترینوها مسافتهای کوتاهتری را در زمان محاسبه شده طی کنند، در این صورت شاید سرعت واقعی آنها بیشتر از سرعت نور نباشد.
نیوترینوها
شاید کشف جدید به این معنی نباشد که همه چیز می تواند سریعتر از نور حرکت کند، بلکه تنها نیوترینوها این توانایی را دارند در این صورت، ثابت می شود پدیده ای در جهان وجود داشته که دانشمندان قطعا درباره آن چیزی نمی دانسته اند.
نیوترینوها در حال حاضر به عنوان پدیده هایی عجیب شناخته می شوند. آنها خنثی و تقریبا بدون جرم هستند که به ندرت با ماده معمولی واکنش نشان می دهند. نیوترینوها چندین نوع یا به اصطلاح طعم دارند و در عین حال توانایی باورنکردنی برای تبدیل شدن از یک طعم به طعمی دیگر در آنها وجود دارد. از این رو این احتمال وجود دارد که بالاتر بودن سرعت آنها نسبت به نور ویژگی انحصاری دیگری باشد که تا کنون ناشناخته باقی مانده است.
تاکیون
در دهه 1960 فیزیکدانان پیشنهاد دادند که شاید ذراتی با توانایی حرکت در سرعت بالاتر از سرعت نور وجود داشته باشند، این ذرات که "تاکیون" نامیده شدند، همواره در حالت نظری باقی مانده و هرگز ردیابی نشدند. به دلیل ویژگی های آشفته تاکیونها از قبیل احتمال زیر پا گذاشته شدن قانون علیت توسط آنها، بسیاری از فیزیکدانان این ذرات فرضی را نظریه ای حاشیه ای تصور کردند.
با این همه در صورتی که کشف جدید به اثبات برسد، شاید دانشمندان بخواهند بار دیگر نگاهی نزدیکتر و دقیقتر به نظریه تاکیونها داشته باشند.
ابرنواختر 1987A
یکی از متناقض ترین بخشهای شواهدی که درباره یافته جدید ارائه شده، از رصدهایی به دست آمده که بر روی ابرنواختر SN1987A در فاصله 168 هزار سال نوری از زمین و در ابر ماژلانی بزرگ انجام گرفته است. رصدهای انجام شده بر روی این ستاره بزرگ مرده نشان می دهد نور و نیوترینوهای پراکنده شده از انفجار این ستاره با فاصله ای یک ساعته از هم به زمین رسیده اند. در چنین مسافت طولانی، این پدیده به آن معنی خواهد بود که نور و نیوترینوها با سرعتی در حدود یک بخش از 100 میلیون بخش از سرعت اپتیکال نور سفر کرده اند.
این رصد یکی از دستاوردهای بزرگ در اخترشناسی به شمار رفته و برای کاشف خود "ماساتوشی کوشیبا" جایزه نوبل فیزیک را به ارمغان آورد. با این همه یافته جدید با نتایج این رصد همخوانی ندارد. در یافته جدید عنوان شده که نیوترینوها در اصل با اختلاف 60 نانوثانیه در 730 کیلومتر از نور پیشی گرفته اند، این نسبت برابر دو بخش در 100 هزار بخش از سرعت اپتیکال نور است. به این شکل در صورت درست بودن نتایج مطالعات فیزیکدانان سرن، نتایج رصد ابرنواختری نیز متحول خواهد شد.
تکامل جهان اولیه
زوایای متعددی از اخترشناسی می توانند تحت تاثیر این کشف جدید قرار گیرند. تعدادی از اصلی ترین نظریه ها درباره تاریخ جهان هستی در واقع بر اساس محاسبات نیوترینوها و نظریه های مرتبط با نیوترینوها بنا شده اند.
به گفته "درک فوکس" اخترشناس دانشگاه پنسیلوانیا نیوترینوها در جهان هستی به وفور یافت می شوند و در صورتی که رفتاری متفاوت از آنچه شناخته شده از خود نشان دهند می توانند بر روی تمامی محاسباتی که درباره تکامل جهان اولیه انجام گرفته تاثیر بگذارند.
بر اساس گزارش لایو ساینس، به علاوه، نیوترینوها حاصل واکنشهای گداخت هسته ای که منبع انرژی ستاره ای به شمار می روند، هستند، به همین دلیل در صورتی که این ذرات رفتار متفاوتی را از خود نشان دهند، مدلهای ستاره ای نیز به بازنویسی نیازمند خواهند شد.
نگاهی به نظرات ودیدگاه تنی چند از اندیشمندان مغرب زمین که با دیده انصاف و بدور از تعصب به قرآن نگریسته و در آن تفکر و تدبّر نموده اند و زانوى عجز در برابر پیشگاه با عظمت قرآن بر زمین زده اند .باشد که درسى براى مسلمانان بی توجه به قرآن باشد.
1 ـ «فیلیپ.ک.حِتّى» دانشمند معاصر و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا که در باره تاریخ عرب تحقیقات ارزندهاى کرده و چندین کتاب در این زمینه نوشته است، در یکى از کتب خود به نام «تاریخ عرب» مىنویسد:قرآن از تمام معجزات بزرگتر است و اگر سراسر اهل عالم جمع بشوند بىتردید از آوردن مثل آن عاجز خواهند بود.
2 ـ «دکتر گرینیه» فرانسوى:من آیات قرآن را که به علوم پزشکى و بهداشتى و طبیعى ارتباط داشت دنبال کردم و از کودکى آنها را فراگرفتم و کاملاً به آن آگاه بودم.بنابراین دریافتم که این آیات از هر نظر با معارف و علوم جهانى منطبق است...هر کس دست اندرکار هنر یا علم باشد و آیات قرآن را با هنر و علمى که آموخته است مقایسه کند به همان صورت که من مقایسه کردم بدون تردید به اسلام خواهد گروید، البته اگر صاحب عقلى سلیم و بى غرض باشد.
3 ـ «ناپلئون بناپارت» گوید:قرآن به تنهایى عهدهدار سعادت بشر است.
4 ـ «ارنست رنان» فرانسوى:در کتابخانه شخصى من هزاران جلد کتاب سیاسى، اجتماعى، ادبى و غیره وجود دارد که همه آنها را بیشتر از یک بار مطالعه نکردهام و چه بسا کتابهایى که فقط زینت کتابخانه من مىباشند ولى یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مىخواهم درهایى از معانى و کمال بر روى من باز شود آن را مطالعه مىکنم و از مطالعه زیاد آن خسته و ملول نمىشوم.
این کتاب، قرآن کتاب آسمانى مسلمین است.
5 ـ «هربرت جرج ونو» نویسنده انگلیسى، وقتى یکى از مجلههاى اروپا عقیده و رأى او را درباره بزرگترین کتابى که از آغاز تاریخ بشر تاکنون بیشتر از سایر کتب در دنیا تأثیر گذارد و مهمتر از همه به شمار آمده است، پرسید او در جواب نام چند کتاب را برد و در پایان آن چنین نگاشت:امّا کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است، زیرا تأثیرى که این کتاب آسمانى در دنیا بر جاى نهاده نظیر آن را هیچ کتابى نداشته است.
6 ـ «تنورد» خاورشناس آلمانى:قرآن با نیروى برهان خود شنونده را مجذوب و شیفته خود مىسازد و قلوب را تسخیر مىکند.همین قرآن بود که ملّت وحشى عرب را معلّم جهانیان کرد.
7 ـ «گوته»، شاعر و نویسنده بزرگ آلمانى (1832 ـ 1749):ما در اوّل، از قرآن رویگردان بودیم، ولى طولى نکشید که این کتاب توجّه ما را به خود جلب نمود و به حیرت در آورد و بالاخره مجبور شدیم اصول و قوائد آن را بزرگ بشماریم و در مطابقت الفاظ آن با معانى بکوشیم.مرام و مقاصد این کتاب بىاندازه قوى و محکم و مبانى آن بلند و از این نظر ما را به اهمیت و علوّ مقام خود بیشتر جذب مىنماید.با این وصف بزودى بزرگترین تأثیر خود را در تمام جهان نموده، نتیجه مهّمى از خود به جا خواهد گذارد.و باز مىگوید: عنقریب است که این کتاب توصیف ناپذیر (قرآن)، عالم را به خود جلب نموده، تأثیر عمیقى در دانش جهان نهد و بالنتیجه جهانمدار گردد.
8 ـ «هـ .ج .ولز» دانشمند و مورخ انگلیسى (1946 ـ 1866):در قرآن بهترین عبارات و عالیترین جملات نازل گردیده و اسلوب فصاحت و بلاغت آن به حدّى زیباست که عقول عقلا را حیران ساخته است.قرآن کتابى است ابدى و جهانى.
9 ـ «ژول لابوم»، خاورشناس و متفکّر فرانسوى در مقدمه فهرست قرآن مىنویسد:قرآن براى همیشه زنده است و هر کس از مردم جهان بهقدر درک و استعداد خود از آن بهرهبرى دارد.
10 ـ «راکستون» اسکاتلندى:سالیان درازى در جستجوى حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم.پس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم.او بود که تمام سئوالات مرا جواب گفت.قرآن اُبهت وترس در انسان الهام مىکند و با این حال ثابت مىنماید که هر چه مىفرماید راست است.
11 ـ «مرى گیلورد دومن»، دانشمند خاورشناس اروپایى:قسمتى از جنبه اعجاز قرآن مربوط به سبک و اسلوب انتشار آن مىباشد.این سبک و اسلوب به قدرى کامل و عظیم و باشکوه است که در حقیقت نه جن و نه انس توانایى برآوردن مثل آن را ندارند و نمىتوانند کوچکترین سورهاى نظیر و شبیه آن بیاورند.
12 ـ «هربرت جورج ونو» نویسنده انگلیسى:قرآن کتاب علمى، دینى، اجتماعى، تهذیبى، اخلاقى و تاریخى است.مقررات و قوانین و احکام آن با احوال و قوانین و مقررات دنیاى امروزى هماهنگ و براى همیشه کتاب پیروى و عمل است.هر کس بخواهد دینى اختیار کند که سیر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید اسلام را اختیار کند.و اگر بخواهد معنى این دین را بیابد باید به قرآن مراجعه کند.
13 ـ جمعى از دانشمندان حقوقدان و اهل نظر که در «لاهاى» (پایتخت هلند) به منظور شرکت در کنفرانس جهانى ادیان گرد آمده بودند، پس از تحقیق و بررسیهاى لازم درباره حقوق و قوانین اسلام چنین اظهار نظر کردند که:آیین اسلام و قوانین مندرج در قرآن به موجب برخوردارى از عناصر کافى پیوسته با احتیاجات زمانى و ایدئولوژیهاى اجتماعى در حال تطور است و همیشه جوابگوى مسائل و مقتضیات زمان خواهد بود.
14 ـ «ناپلئون بنا پارت»:امیدوارم آن زمان چندان دور نباشد که من بتوانم همه مردمان خردمند و تحصیلکرده را از تمام دنیا به هم گرد آورم تا یک رژیم یکنواخت برقرار کنیم که مبنى بر تعلیمات قرآن مجید باشد زیرا فقط این تعلیمات است که درست و صحیح است و بشریّت را به سوى خوشبختى سوق مىدهد.
15 ـ بانو «واگلیرى» دانشمند ایتالیایى و پرفسور ادبیات عرب و استاد تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ایتالیا:با اینکه قرآن در سراسر جهان اسلام بارها خوانده مىشود، خواندن آن با این همه تکرار در پیروانش ایجاد خستگى نمىکند بلکه بعکس در ضمن خواندن مکرر هر روز عزیزتر مىشود.در خواندن یا شنیدن قرآن در ذهن خواننده یا شنونده حسن تعظیم و تکریمى بر مىانگیزد.متن قرآن در طول اعصار و قرون تاریخ نزول آن تا امروز به همان صورت باقى مانده و تا وقتى که خدا بخواهد و تا جهان ادامه داشته باشد باقى خواهد ماند.
16 ـ بانو «مایل انجلو» ایتالیایى:آشنایى من با تعالیم حیاتبخش و معارف درخشان اسلام و قرآن بینش جدید و عمیقى در من به وجود آورد و طرز فکرم را درباره جهان آفرینش و فلسفه وجود بکلّى دگرگون ساخت و احساس کردم تعلیمات اسلام بر خلاف تعالیم مسیحیت، انسان را موجودى شریف و با شخصیت مىشناسد نه موجودى کثیف و ذاتاً آلوده...در این کتاب دستور زندگى و نحوه بهرهبردارى از لذایذ این دنیا و حمایت آن، به طرزى جالب و خردمندانه بیان شده است.
17 ـ دکتر «گوستاولوبون» فرانسوى (1931 ـ 1841):قرآن که کتاب آسمانى مسلمین است تنها منحصر به تعالیم و دستورهاى مذهبى نیست و بلکه دستورهاى سیاسى و اجتماعى مسلمانان نیز در آن درج است.تعلیمات اخلاقى قرآن به مراتب بالاتر از تعلیمات اخلاقى انجیل است.
18 ـ «فونس ایتین دینیه» مستشرق فرانسوى (1929ـ1861):اسلام قوانین طبیعت را آنچنان تنظیم مىکند که هر کدام از آن قوانین به طبیعت بشر القا گردد بىشک آن را با کمال میل مىپذیرد و بر پایه همین اصل اگر از قرآن تعبیر به راهنما شده است تعبیرى صحیح و بجاست زیرا قرآن بشر را به بهترین روش زندگى رهبرى مىکند و او را به نیکوترین هدفها دعوت مىنماید.
19 ـ «لسیبون» دانشمند فرانسوى:در عظمت و جلال قرآن همین بس که گذشت چهارده قرن از نزول آن نتوانسته کوچکترین خللى در آن ایجاد کند.اسلوب بیان و کلمات قرآن چنان تازه و شیرین است که گویى دیروز پیدا شده است.
20 ـ «آلوارو ماچوردوم کومینز»، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و محقق اسپانیایى:عدهاى از من خواستند بعضى از سورههاى قرآن را برایشان ترجمه کنم، من هم سوره کوتاهى را انتخاب کردم که از یگانگى خداوند مىگوید، سوره توحید را.این سوره و موسیقى آن آنچنان زیبا بود که براى منِ شاعر بسیار مهم بود.همچنین سوره فاتحه الکتاب را که درباره جهانى بودن خداوند است ترجمه کردم.به این ترتیب بود که جهانى بودن و یگانگى خداوند مرا به این نتیجه رساند که این دین مردمىترین و منطقىترین دین براى از بین بردن ناآرامیها و مشکلات جوانان امروزى است.
21 ـ «ژول لابوم» فرانسوى در کتاب تفصیل الآیات:دانش جهانیان از سوى مسلمانان به دست آمده و مسلمین علوم را از قرآن که دریاى دانش است گرفتند و نهرها از آن براى بشریت در جهان جارى ساختند.
22 ـ «ولیز» (از بزرگترین نویسندگان انگلیسى):هر دینى که با مدنیت و تمدن در هر دوره و زمان سیر نکند، آن را بى پروا به دیوار بزنید.براى آنکه دینى که پهلوبهپهلو با تمدن سیر نکند براى پیروان خود، لهو و شر و اباطیل است و آنها را به سوى تباهى مىکشاند و دین حقى که با تمدن همگام است، اسلام است و هر کس بخواهد این معنى را دریابد به قرآن و محتواى آن از لحاظ علم و قانون و نظام اجتماعى مراجعه کند.پس (قرآن) کتاب دینى و علمى اجتماعى و اخلاقى و تاریخى است...و اگر کسى به من بگوید که اسلام را تعریف کن، مىگویم اسلام یعنى تمدن واقعى بشر.
23 ـ «رود ویل» نویسنده انگلیسى:اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدى(صلى الله علیه وآله) است; زیرا قرآن بود که آفتاب علم رادر اروپا طلوع داد.
24 ـ «گوته» شاعر و نویسنده بزرگ آلمانى (1832 ـ 1779):قرآن اثرى است که خواننده در ابتداى امر به موجب سنگینى عبارات آن رمیده مىشود و سپس مفتون جاذبه آن و بالاخره بىاختیار مجذوب زیباییهاى بىپایان آن میگردد.
25 ـ «لادین کوبولد» انگلیسى در کتاب به سوى خدا:براستى قرآن را زیبایى خیره کننده است که زبان از تقریر و خامه از تحریر آن عاجز است.زیبایى، گیرایى، شیرینى و نظم صحیح که تأثیر آن را هیچ کتابى ندارد.این کتاب از بسیار خواندن کهنه نمىشود و کلمات با وزن صحیح دارد ولى در آن سجع وزنى پیدا نیست.شیرینتر از شعر است و این اعجاز فقط از آنِ قرآن است.
26 ـ «توماس کارلایل» دانشمند معروف و مورخ مشهور اسکاتلندى درباره قرآن:اگر یک بار به این کتاب مقدس نظر افکنیم حقایق برجسته و خصایص اسرار وجود طورى در مضامین جوهرى آن پرورش یافته که عظمت و حقیقت قرآن بخوبى از آنها نمایان مىشود، و این خود مزیت بزرگى است که فقط به قرآن اختصاص یافته و در هیچ کتاب علمى و سیاسى و اقتصادى دیگر دیده نمىشود.بلى خواندن بعضى از کتابها تأثیر عمیقى در ذهن انسان مىگذارد ولى هرگز با تأثیر قرآن در خور مقایسه نیست.
27 ـ بانو «ستان رانى تنس» هلندى:محتواى این کتاب آسمانى کاملاً با خِرَدْ و فطرت بشرى مطابقت دارد و از مطالب زننده و خلاف عقل بکلّى پاک است.قرآن درباره زنان داورى عادلانهاى دارد و برخلاف برخى از مرامها و ادیان که جنس زن را تا به سر حد بردگى تنزل دادهاند و ارزشى براى او قائل نیستند، وى را از مزایا و حقوق انسانى برخوردار ساخته و مقام شامخى براى او منظور داشته است.
28 ـ دکتر «ماردیس» به دستور وزارت خارجه و وزارت فرهنگ فرانسه 63 سوره از قرآن را در مدت نُهْ سال با رنج و زحمت متوالى به زبان فرانسه ترجمه کرد که در سال 1926 منتشر شد.وى در مقدمهاش مىنویسد:سبک قرآن بىگمان سبک کلام خداوند است، زیرا این سبک که مشتمل بر کنه وجودى است که از آن صادر شده، محال است که جز سبک و روش خداوندى باشد...از کارهاى بیهوده و کوششهاى بىنتیجه است که انسان در صدد باشد تأثیر فوقالعاده این نثر بىمانند را به زبان دیگر ادا کند، مخصوصاً به فرانسه که دامنهاش بسیار محدود است.
29 ـ بانو «واگلیرى» دانشمند ایتالیایى:کتاب آسمانى اسلام نمونهاى از اعجاز است.قرآن کتابى است که نمىتوان از آن تقلید کرد.نمونه سبک و اسلوب قرآن در ادبیات عرب سابقه ندارد.تأثیرى که سبک قرآن در روح انسان ایجاد مىکند ناشى از امتیازات و برتریهاى آن مىباشد.چطور ممکن است این قرآن کار محمد(صلى الله علیه وآله) باشد و حال آنکه معتقدیم محمد(صلى الله علیه وآله) یک مرد عرب و درس نخوانده بود.ما در این قرآن ذخایر و اندوختههایى از علوم مىبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین و متفکرترین اشخاص است.و...قویترین سیاست باید در مقابل قرآن زانوى ناتوانى به زمین بزنند.
30 ـ «سر ویلیام» مورخ انگلیسى (1905 ـ 1819):قرآن کتابى است آکنده از دلایل سرشار منطقى.ومسائل بىشمار علمى آن بلندترین گفتار با براهین کامل قطعى درباره وجود خداوند راهنمایى بر عظمت آفریننده بىهمتا با ما سخن آغاز مىکند.قوانین قضائى و حقوقى، دستورهاى حیاتى و زندگى، مقررّات مذهبى و دینى طورى در آن با عبارات روان تنظیم شده که خواننده را تحت تأثیر سحرآورى قرار مىدهد.
31 ـ «رادول» کشیش مسیحى:این حقیقت را باید شناخت که قرآن شایسته بزرگترین مدح و منقبت است.چرا که فکر خداشناسى را به طرزى مناسب و با توجه به قدرت و علم و تقدیر عمومى و وحدت الهى در میان مىنهد.اعتماد و اطمینانى که قرآن به خداوند یکتاى آسمان و زمین تلقین مىنمایند، عمیق و پر حرارت است.در این کتاب اشتیاق اخلاقى عالى و ژرف و خرد و هوشمندى مغزدار وجود دارد و در عمل به اثبات رسانیده که در آن عوامل و عناصرى است که مىتوان ملل قدرتمند و امپراتورى با عظمت را بر پایهاش بنا نهاد.
32 ـ «کلارستون» نخستوزیر متعصب انگلستان قرآن را به مجلس عوام انگلستان برده و گفت:تا این کتاب (قرآن) باشد سیادت انگلستان در ممالک اسلامى محال است.
33 ـ «جان دیون پورت» در کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن مىنویسد:قرآن به اندازهاى از نقایص مبرّا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحى نیست، و ممکن است از اوّل تا به آخر آن خوانده شود بدون آنکه انسان کمترین ناراحتى از آن احساس کند.باز مىنویسد: سالیان دراز کشیشان از خدا بىخبر ما را از پى بردن به حقائق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن محمد(صلى الله علیه وآله)دور نگهداشتند، امّا هر قدر که ما قدم در جاده دانش گذارهایم، پردههاى جهل و تعصب نابجا از بین مىرودو بزودى این کتاب توصیفناپذیر عالم را به خود جذب کرده و تأثیر عمیقى در علم جهان کرده و عاقبت محور افکار مردم جهان مىشود.
34 ـ «دینورت» مستشرق:واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعى و فلکى و فلسفه ریاضیات که در اروپا رواج گرفت، عموماً از برکت تعلیمات قرآن است.و مامدیون مسلمانانیم، بلکه اروپا از این جهت شهرى از اسلام است.
35 ـ «نولدکه» دانشمند و خاورشناس مشهور آلمانى و نویسنده کتاب (تاریخ قرآن):قرآن با منطق علمى و روش اطمینان بخش وقانع کنندهاى که دارد دلهاى شنوندگان خود را به سوى خویش توجه داد و آنها را طرف خطاب قرار مىدهد.همواره بر دلهاى کسانى که از دور با آن مخالفت مىورزند تسلط یافته و آنها را به خود مىپیوندد.فضیلت قرآن با داشتن سادگى و بلاغت خاص خود به اوج کمال رسیده است.این کتاب توانست از مردمى وحشى و بىتربیت، ملتى متمدن ایجاد کند که تعلیم و تربیت دنیاى خویش را بر عهده گرفتند.
36 ـ «سدیو» مستشرق فرانسوى (1893 ـ 1817):قرآن مجموعهاى است که از آداب و حِکَم چیزى را فروگذار ننموده است.اساس این کتاب مقدس بر عدل و احسان و حکمت قرار گرفته و جامعه بشرى را به سوى فضایل انسانیت و کمال، راهنمایى مىنماید.معارف درخشان اسلام و احکام قرآن موجب سرشکستگى بلکه کورى چشم عیبجویان و دشمنان اوست.در عظمت این کتاب مقدس و آورنده آن همینقدر کافى است که بگوییم اعراب وحشى و بادیهنشین را با نداشتن هیچگونه امتیاز و داشتن هرگونه رذایل اخلاقى به درجه سعادت بلکه در ردیف معلمین بشریت در آورده است.
37- ـ «پرنس ژاپونى بورگیز» مورخ ایتالیایى:مسلمین همینکه در پیروى قرآن و خواندن آن و عمل به قوانین و احکامش سستى نشان دادند نیروى سعادت و فرشته سیادت نیز با این بىاعتنایى از آنها دور شد و آن همه عزت و قدرت و خرسندى و عظمت از افق حیات آنها رخت بربست و به جایش اهریمن اسارت و بندگى جانشین شد.دشمنان از این فرصت استفاده کردند و بر آنها تاختند و حلقهوار چون میکروبهاى اجتماع آنها را در میان گرفتند و آنها را به روزگار کنونى اسیر و مقید ساختند.آرى این همه بدبختیها و تیره روزیهاى مسلمین از مراعات نکردن قوانین قرآن بوده.در این امر بزرگ هیچ گناهى متوجه اسلام (قرآن) نیست آیا حقیقتاً چه ایرادى را میشود برآیین پاک گرفت!
38 ـ دکتر «موریس» فرانسوى:محققاً قرآن بهترین و برترین کتابى است که قلم صنع و دست هنر ازلى براى بشر ظاهر ساخته است.
39 ـ پرفسور ادبیات عرب و استاد تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ایتالیا بانو دکتر «لورا واکیسا واگلیرى» رسالهاى به نام پیشرفت سریع تعالیم اسلام نوشته که در قسمتى از آن چنین آمده است:ما در این کتاب (قرآن) گنجینههایى از دانش را مىبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین اشخاص و بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاسى است.
40 ـ دانشمند معروف آنتروپولوژى (انسان شناسى)، استاد دانشگاه ایالت پنسلوانیا «کارلتون اس کون» آمریکایى در کتاب خود به نام کاروان مىنویسد:یکى از مزایاى عظیم قرآن بلاغت آن است. قرآن هنگامى که درست تلاوت شود چه شنونده و به لغت عرب آشنایى داشته باشد و آن را بفهمد یا نداشته باشد و آن را نفهمد تأثیر شدیدى در او گذاشته در ذهنش جاگیر مىشود. این مزیت بلاغتى قرآن ترجمه شدنى نیست.