علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

علوم محبوب

غیر قابل درک ترین چیز درباره ی جهان،قابل درک بودن آنست

زیر و رو شدن جهان توسط ذرات کوچک نامرئی

کشف جدید فیزیکدانان سرن شاید در چند جمله ساده خبر از وجود ذراتی سریعتر از نور را داده باشد، اما به نظر می آید همین چند جمله ساده در صورت اثبات شدن می تواند 10 پدیده بسیار مهم و در کل تمام جهان را تماما زیر و رو کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان رسما اعلام کردند که ذرات تحت اتمی نیوترینو محدودیت بالاترین سرعتی که در جهان وجود دارد را شکسته و به سرعتی بالاتر از سرعت نور دست پیدا کرده اند.

اما بر اساس نظریه نسبیت خاص انیشتین، هیچ پدیده ای نمی تواند از این حصار عبور کند. از این رو چه یافته جدید فیزیکدانان نادرست باشد، چه فیزیکدانان مجبور شوند بر اساس یافته جدید درمورد نظریات مورد اعتماد تجدید نظر کنند، 10 حقیقت وجود دارند که شکسته شدن سرعت نور می تواند بر روی آنها تاثیر مستقیم داشته باشد:

نظریه نسبیت خاص

قانون سرعت نور پشتوانه اصلی نظریه نسبیت خاص انیشتین است که وی در سال 1905 ارائه کرد. بر اساس این قانون سرعت نور نسبت به تمامی ناظران با هر سرعتی که در حرکت باشند، 299 میلیون و 792 هزار و 458 متر بر ثانیه خواهد بود. این سرعت بالاترین حدی است که هر پدیده ای می تواند داشته باشد، حد بالای مطلق در حرکت.

یافته جدید فیزیکدانان این قانون قدیمی و مورد اعتماد را متزلزل می کند. به گفته "رابرت پلانکت" فیزیکدان لابراتوار فرمی، بر اساس نظریه نسبیت، ایجاد توانایی برای حرکت جسمی با سرعتی بالاتر از سرعت نور به انرژی نامحدود نیاز دارد. در صورتی که چنین امکانی وجود داشته باشد، در این صورت تمامی قوانین باید از نو نوشته شوند.

سفر در زمان

در نظریه نسبیت خاص آمده است که هیچ پدیده ای نمی تواند سریعتر از نور حرکت کند، بر اساس این نظریه اگر پدیده ای بتواند این حصار را بشکند، قادر خواهد بود به گذشته سفر کند.

یافته جدید درباره نیوترینوها سوالات زیادی را برانگیخته است، اگر نیوترینوها واقعا می توانند سریعتر از نور حرکت کنند، پس این ذرات مسافران زمان خواهند بود. در واقع این ذرات قادر خواهند بود پیش از اینکه از نقطه ای حرکت کنند به همان نقطه برسند. فیزیکدانان می گویند از چنین توانایی در صورتی که واقعا وجود داشته باشد، می توان برای ارسال پیام به گذشته توسط نیوترینوها استفاده کرد.

علت و معلول

یکی از اصلی ترین قوانین علم فیزیک و در واقع تمامی علوم، قانون علیت است: علت همواره پیشتر از معلول است. این قانون در فیزیک کلاسیک پذیرفته شده است و نظریه خاص نسبیت، با وجود نسبی بودن حرکت یک جسم، برای حفظ این قانون مشقات زیادی را تحمل کرده است.

اما بر اساس این نظریه، در صورتی که جسمی بتواند سریعتر از نور حرکت کند، می تواند به زمان منفی سفر کند. در این صورت، یک "معلول" می تواند به گذشته سفر کرده و به پیش از زمانی بازگردد که "علتش" رخ داده است. چنین نتایجی می توانند نوعی ارتداد علمی به شمار روند و به طور حتم برای حفظ دوباره قانون علیت قوانین باید از نو نوشته شوند.

پلانکت می گوید بیشتر ساختار نظری که در قرن بیستم بنا شده بر اساس این مفهوم بوده که اجسام باید با سرعتی کمتر از سرعت نور حرکت کنند، تا جایی که متوجه شده ام، اگر جسمی داشته باشید که بتواند سریعتر از نور حرکت کند، می توانید رویدادها را پیش از رخ دادن مشاهده کنید.

E=mc^2

معادله مشهور انیشتین می گوید که انرژی (E) و جرم (m) با یکدیگر برابر بوده و می توانند به واسطه c به توان دو به یکدیگر تبدیل شوند، در جایی که c نشاندهنده ثابت سرعت نور است.

وضعیت سرعت نور به عنوان محدوده نهایی سرعت کیهانی دلیلی است بر حضور این ثابت در فرمول انیشتین اما در صورتی که c بالاترین سرعت موجود در جهان نباشد و اجسام بتوانند سریعتر از نور حرکت کنند، این معادله باید در موقعیتهای ویژه تنظیم شوند. شاید سرعت خاص نیوترینوها شایستگی به دست آوردن عنوان محدوده سرعت نهایی را داشته باشند.

مدل استاندارد

مدل استاندارد نام نظریه غالبی در فیزیک ذره ای است که در آن تمامی ذرات تحت اتمی که جهان هستی را ساخته اند تشریح می شوند اما در صورتی که قانون سرعت نور و نظریه نسبیت خاص بازنویسی شوند، این مدل نیز به تغییراتی نیاز پیدا خواهد کرد.

به گفته "استفان پارک" رئیس بخش فیزیک نظری لابراتوار فرمی یکی از سنگ بناهای مدل استاندارد نسبیت خاص است و در صورتی که بخواهید سنگ بنای یک ساختمان را دستکاری کنید، باید کل ساختمان را تغییر دهید.

نظریه ریسمان

این نظریه، ایده ای بسیار پیشرفته است که می گوید تمامی ذرات بنیادین درواقع حلقه های مرتعش یک ریسمان هستند. به نظر می آید این فرضیه مفاهیم بسیار گسترده ای را به کار می گیرد، از جمله احتمال اینکه جهان هستی از ابعادی بیشتر از سه بعد شناخته شده فضا و زمان برخوردار است.

آزمودن نظریه ریسمان به شکلی باورنکردنی دشوار است و هیچ مدرکی مبنی بر درست بودن این نظریه نیز وجود ندارد. اما در صورتی که محاسبات سرعت نیوترینوها درست باشد، به اعتقاد عده ای از فیزیکدانان شاید تنها نظریه ریسمان قادر باشد این پدیده را توضیح دهد.

شاید این نظریه مطرح شود که نیوترینوها در مسیری مستقیم حرکت نمی کنند، بلکه در عوض در ابعادی بیشتر از سه بعد شناخته شده که در نظریه ریسمان مطرح شده اند، جهیده و مسیرهای کوتاهتری را به سوی مقصد خود می یابند. درصورتی که نیوترینوها مسافتهای کوتاهتری را در زمان محاسبه شده طی کنند، در این صورت شاید سرعت واقعی آنها بیشتر از سرعت نور نباشد. 

نیوترینوها

شاید کشف جدید به این معنی نباشد که همه چیز می تواند سریعتر از نور حرکت کند، بلکه تنها نیوترینوها این توانایی را دارند در این صورت، ثابت می شود پدیده ای در جهان وجود داشته که دانشمندان قطعا درباره آن چیزی نمی دانسته اند.

نیوترینوها در حال حاضر به عنوان پدیده هایی عجیب شناخته می شوند. آنها خنثی و تقریبا بدون جرم هستند که به ندرت با ماده معمولی واکنش نشان می دهند. نیوترینوها چندین نوع یا به اصطلاح طعم دارند و در عین حال توانایی باورنکردنی برای تبدیل شدن از یک طعم به طعمی دیگر در آنها وجود دارد. از این رو این احتمال وجود دارد که بالاتر بودن سرعت آنها نسبت به نور ویژگی انحصاری دیگری باشد که تا کنون ناشناخته باقی مانده است.

تاکیون

در دهه 1960 فیزیکدانان پیشنهاد دادند که شاید ذراتی با توانایی حرکت در سرعت بالاتر از سرعت نور وجود داشته باشند، این ذرات که "تاکیون" نامیده شدند، همواره در حالت نظری باقی مانده و هرگز ردیابی نشدند. به دلیل ویژگی های آشفته تاکیونها از قبیل احتمال زیر پا گذاشته شدن قانون علیت توسط آنها، بسیاری از فیزیکدانان این ذرات فرضی را نظریه ای حاشیه ای تصور کردند.

با این همه در صورتی که کشف جدید به اثبات برسد، شاید دانشمندان بخواهند بار دیگر نگاهی نزدیکتر و دقیقتر به نظریه تاکیونها داشته باشند.

ابرنواختر 1987A

یکی از متناقض ترین بخشهای شواهدی که درباره یافته جدید ارائه شده، از رصدهایی به دست آمده که بر روی ابرنواختر SN1987A در فاصله 168 هزار سال نوری از زمین و در ابر ماژلانی بزرگ انجام گرفته است. رصدهای انجام شده بر روی این ستاره بزرگ مرده نشان می دهد نور و نیوترینوهای پراکنده شده از انفجار این ستاره با فاصله ای یک ساعته از هم به زمین رسیده اند. در چنین مسافت طولانی، این پدیده به آن معنی خواهد بود که نور و نیوترینوها با سرعتی در حدود یک بخش از 100 میلیون بخش از سرعت اپتیکال نور سفر کرده اند. 

این رصد یکی از دستاوردهای بزرگ در اخترشناسی به شمار رفته و برای کاشف خود "ماساتوشی کوشیبا" جایزه نوبل فیزیک را به ارمغان آورد. با این همه یافته جدید با نتایج این رصد همخوانی ندارد. در یافته جدید عنوان شده که نیوترینوها در اصل با اختلاف 60 نانوثانیه در 730 کیلومتر از نور پیشی گرفته اند، این نسبت برابر دو بخش در 100 هزار بخش از سرعت اپتیکال نور است. به این شکل در صورت درست بودن نتایج مطالعات فیزیکدانان سرن، نتایج رصد ابرنواختری نیز متحول خواهد شد.

تکامل جهان اولیه

زوایای متعددی از اخترشناسی می توانند تحت تاثیر این کشف جدید قرار گیرند. تعدادی از اصلی ترین نظریه ها درباره تاریخ جهان هستی در واقع بر اساس محاسبات نیوترینوها و نظریه های مرتبط با نیوترینوها بنا شده اند.

به گفته "درک فوکس" اخترشناس دانشگاه پنسیلوانیا نیوترینوها در جهان هستی به وفور یافت می شوند و در صورتی که رفتاری متفاوت از آنچه شناخته شده از خود نشان دهند می توانند بر روی تمامی محاسباتی که درباره تکامل جهان اولیه انجام گرفته تاثیر بگذارند.

بر اساس گزارش لایو ساینس، به علاوه، نیوترینوها حاصل واکنشهای گداخت هسته ای که منبع انرژی ستاره ای به شمار می روند، هستند، به همین دلیل در صورتی که این ذرات رفتار متفاوتی را از خود نشان دهند، مدلهای ستاره ای نیز به بازنویسی نیازمند خواهند شد.

نظرات اندیشمندان مغرب زمین درباره قرآن

نگاهی به نظرات ودیدگاه تنی چند از اندیشمندان مغرب زمین که با دیده انصاف و بدور از تعصب به قرآن نگریسته و در آن تفکر و تدبّر نموده اند و زانوى عجز در برابر پیشگاه با عظمت قرآن بر زمین زده اند .باشد که درسى براى مسلمانان بی توجه به قرآن باشد.


1 ـ «فیلیپ.ک.حِتّى» دانشمند معاصر و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا که در باره تاریخ عرب تحقیقات ارزندهاى کرده و چندین کتاب در این زمینه نوشته است، در یکى از کتب خود به نام «تاریخ عرب» مىنویسد:قرآن از تمام معجزات بزرگتر است و اگر سراسر اهل عالم جمع بشوند بىتردید از آوردن مثل آن عاجز خواهند بود.


2 ـ «دکتر گرینیه» فرانسوى:من آیات قرآن را که به علوم پزشکى و بهداشتى و طبیعى ارتباط داشت دنبال کردم و از کودکى آنها را فراگرفتم و کاملاً به آن آگاه بودم.بنابراین دریافتم که این آیات از هر نظر با معارف و علوم جهانى منطبق است...هر کس دست اندرکار هنر یا علم باشد و آیات قرآن را با هنر و علمى که آموخته است مقایسه کند به همان صورت که من مقایسه کردم بدون تردید به اسلام خواهد گروید، البته اگر صاحب عقلى سلیم و بى غرض باشد.


3 ـ «ناپلئون بناپارت» گوید:قرآن به تنهایى عهدهدار سعادت بشر است.


4 ـ «ارنست رنان» فرانسوى:در کتابخانه شخصى من هزاران جلد کتاب سیاسى، اجتماعى، ادبى و غیره وجود دارد که همه آنها را بیشتر از یک بار مطالعه نکردهام و چه بسا کتابهایى که فقط زینت کتابخانه من مىباشند ولى یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مىخواهم درهایى از معانى و کمال بر روى من باز شود آن را مطالعه مىکنم و از مطالعه زیاد آن خسته و ملول نمىشوم.

این کتاب، قرآن کتاب آسمانى مسلمین است.


5 ـ «هربرت جرج ونو» نویسنده انگلیسى، وقتى یکى از مجلههاى اروپا عقیده و رأى او را درباره بزرگترین کتابى که از آغاز تاریخ بشر تاکنون بیشتر از سایر کتب در دنیا تأثیر گذارد و مهمتر از همه به شمار آمده است، پرسید او در جواب نام چند کتاب را برد و در پایان آن چنین نگاشت:امّا کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است، زیرا تأثیرى که این کتاب آسمانى در دنیا بر جاى نهاده نظیر آن را هیچ کتابى نداشته است.


6 ـ «تنورد» خاورشناس آلمانى:قرآن با نیروى برهان خود شنونده را مجذوب و شیفته خود مىسازد و قلوب را تسخیر مىکند.همین قرآن بود که ملّت وحشى عرب را معلّم جهانیان کرد.


7 ـ «گوته»، شاعر و نویسنده بزرگ آلمانى (1832 ـ 1749):ما در اوّل، از قرآن رویگردان بودیم، ولى طولى نکشید که این کتاب توجّه ما را به خود جلب نمود و به حیرت در آورد و بالاخره مجبور شدیم اصول و قوائد آن را بزرگ بشماریم و در مطابقت الفاظ آن با معانى بکوشیم.مرام و مقاصد این کتاب بىاندازه قوى و محکم و مبانى آن بلند و از این نظر ما را به اهمیت و علوّ مقام خود بیشتر جذب مىنماید.با این وصف بزودى بزرگترین تأثیر خود را در تمام جهان نموده، نتیجه مهّمى از خود به جا خواهد گذارد.و باز مىگوید: عنقریب است که این کتاب توصیف ناپذیر (قرآن)، عالم را به خود جلب نموده، تأثیر عمیقى در دانش جهان نهد و بالنتیجه جهانمدار گردد.


8 ـ «هـ .ج .ولز» دانشمند و مورخ انگلیسى (1946 ـ 1866):در قرآن بهترین عبارات و عالیترین جملات نازل گردیده و اسلوب فصاحت و بلاغت آن به حدّى زیباست که عقول عقلا را حیران ساخته است.قرآن کتابى است ابدى و جهانى.


9 ـ «ژول لابوم»، خاورشناس و متفکّر فرانسوى در مقدمه فهرست قرآن مىنویسد:قرآن براى همیشه زنده است و هر کس از مردم جهان بهقدر درک و استعداد خود از آن بهرهبرى دارد.


10 ـ «راکستون» اسکاتلندى:سالیان درازى در جستجوى حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم.پس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم.او بود که تمام سئوالات مرا جواب گفت.قرآن اُبهت وترس در انسان الهام مىکند و با این حال ثابت مىنماید که هر چه مىفرماید راست است.


11 ـ «مرى گیلورد دومن»، دانشمند خاورشناس اروپایى:قسمتى از جنبه اعجاز قرآن مربوط به سبک و اسلوب انتشار آن مىباشد.این سبک و اسلوب به قدرى کامل و عظیم و باشکوه است که در حقیقت نه جن و نه انس توانایى برآوردن مثل آن را ندارند و نمىتوانند کوچکترین سورهاى نظیر و شبیه آن بیاورند.


12 ـ «هربرت جورج ونو» نویسنده انگلیسى:قرآن کتاب علمى، دینى، اجتماعى، تهذیبى، اخلاقى و تاریخى است.مقررات و قوانین و احکام آن با احوال و قوانین و مقررات دنیاى امروزى هماهنگ و براى همیشه کتاب پیروى و عمل است.هر کس بخواهد دینى اختیار کند که سیر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید اسلام را اختیار کند.و اگر بخواهد معنى این دین را بیابد باید به قرآن مراجعه کند.


13 ـ جمعى از دانشمندان حقوقدان و اهل نظر که در «لاهاى» (پایتخت هلند) به منظور شرکت در کنفرانس جهانى ادیان گرد آمده بودند، پس از تحقیق و بررسیهاى لازم درباره حقوق و قوانین اسلام چنین اظهار نظر کردند که:آیین اسلام و قوانین مندرج در قرآن به موجب برخوردارى از عناصر کافى پیوسته با احتیاجات زمانى و ایدئولوژیهاى اجتماعى در حال تطور است و همیشه جوابگوى مسائل و مقتضیات زمان خواهد بود.


14 ـ «ناپلئون بنا پارت»:امیدوارم آن زمان چندان دور نباشد که من بتوانم همه مردمان خردمند و تحصیلکرده را از تمام دنیا به هم گرد آورم تا یک رژیم یکنواخت برقرار کنیم که مبنى بر تعلیمات قرآن مجید باشد زیرا فقط این تعلیمات است که درست و صحیح است و بشریّت را به سوى خوشبختى سوق مىدهد.


15 ـ بانو «واگلیرى» دانشمند ایتالیایى و پرفسور ادبیات عرب و استاد تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ایتالیا:با اینکه قرآن در سراسر جهان اسلام بارها خوانده مىشود، خواندن آن با این همه تکرار در پیروانش ایجاد خستگى نمىکند بلکه بعکس در ضمن خواندن مکرر هر روز عزیزتر مىشود.در خواندن یا شنیدن قرآن در ذهن خواننده یا شنونده حسن تعظیم و تکریمى بر مىانگیزد.متن قرآن در طول اعصار و قرون تاریخ نزول آن تا امروز به همان صورت باقى مانده و تا وقتى که خدا بخواهد و تا جهان ادامه داشته باشد باقى خواهد ماند.


16 ـ بانو «مایل انجلو» ایتالیایى:آشنایى من با تعالیم حیاتبخش و معارف درخشان اسلام و قرآن بینش جدید و عمیقى در من به وجود آورد و طرز فکرم را درباره جهان آفرینش و فلسفه وجود بکلّى دگرگون ساخت و احساس کردم تعلیمات اسلام بر خلاف تعالیم مسیحیت، انسان را موجودى شریف و با شخصیت مىشناسد نه موجودى کثیف و ذاتاً آلوده...در این کتاب دستور زندگى و نحوه بهرهبردارى از لذایذ این دنیا و حمایت آن، به طرزى جالب و خردمندانه بیان شده است.


17 ـ دکتر «گوستاولوبون» فرانسوى (1931 ـ 1841):قرآن که کتاب آسمانى مسلمین است تنها منحصر به تعالیم و دستورهاى مذهبى نیست و بلکه دستورهاى سیاسى و اجتماعى مسلمانان نیز در آن درج است.تعلیمات اخلاقى قرآن به مراتب بالاتر از تعلیمات اخلاقى انجیل است.


18 ـ «فونس ایتین دینیه» مستشرق فرانسوى (1929ـ1861):اسلام قوانین طبیعت را آنچنان تنظیم مىکند که هر کدام از آن قوانین به طبیعت بشر القا گردد بىشک آن را با کمال میل مىپذیرد و بر پایه همین اصل اگر از قرآن تعبیر به راهنما شده است تعبیرى صحیح و بجاست زیرا قرآن بشر را به بهترین روش زندگى رهبرى مىکند و او را به نیکوترین هدفها دعوت مىنماید.


19 ـ «لسیبون» دانشمند فرانسوى:در عظمت و جلال قرآن همین بس که گذشت چهارده قرن از نزول آن نتوانسته کوچکترین خللى در آن ایجاد کند.اسلوب بیان و کلمات قرآن چنان تازه و شیرین است که گویى دیروز پیدا شده است.


20 ـ «آلوارو ماچوردوم کومینز»، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و محقق اسپانیایى:عدهاى از من خواستند بعضى از سورههاى قرآن را برایشان ترجمه کنم، من هم سوره کوتاهى را انتخاب کردم که از یگانگى خداوند مىگوید، سوره توحید را.این سوره و موسیقى آن آنچنان زیبا بود که براى منِ شاعر بسیار مهم بود.همچنین سوره فاتحه الکتاب را که درباره جهانى بودن خداوند است ترجمه کردم.به این ترتیب بود که جهانى بودن و یگانگى خداوند مرا به این نتیجه رساند که این دین مردمىترین و منطقىترین دین براى از بین بردن ناآرامیها و مشکلات جوانان امروزى است.


21 ـ «ژول لابوم» فرانسوى در کتاب تفصیل الآیات:دانش جهانیان از سوى مسلمانان به دست آمده و مسلمین علوم را از قرآن که دریاى دانش است گرفتند و نهرها از آن براى بشریت در جهان جارى ساختند.


22 ـ «ولیز» (از بزرگترین نویسندگان انگلیسى):هر دینى که با مدنیت و تمدن در هر دوره و زمان سیر نکند، آن را بى پروا به دیوار بزنید.براى آنکه دینى که پهلوبهپهلو با تمدن سیر نکند براى پیروان خود، لهو و شر و اباطیل است و آنها را به سوى تباهى مىکشاند و دین حقى که با تمدن همگام است، اسلام است و هر کس بخواهد این معنى را دریابد به قرآن و محتواى آن از لحاظ علم و قانون و نظام اجتماعى مراجعه کند.پس (قرآن) کتاب دینى و علمى اجتماعى و اخلاقى و تاریخى است...و اگر کسى به من بگوید که اسلام را تعریف کن، مىگویم اسلام یعنى تمدن واقعى بشر.


23 ـ «رود ویل» نویسنده انگلیسى:اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدى(صلى الله علیه وآله) است; زیرا قرآن بود که آفتاب علم رادر اروپا طلوع داد.


24 ـ «گوته» شاعر و نویسنده بزرگ آلمانى (1832 ـ 1779):قرآن اثرى است که خواننده در ابتداى امر به موجب سنگینى عبارات آن رمیده مىشود و سپس مفتون جاذبه آن و بالاخره بىاختیار مجذوب زیباییهاى بىپایان آن میگردد.


25 ـ «لادین کوبولد» انگلیسى در کتاب به سوى خدا:براستى قرآن را زیبایى خیره کننده است که زبان از تقریر و خامه از تحریر آن عاجز است.زیبایى، گیرایى، شیرینى و نظم صحیح که تأثیر آن را هیچ کتابى ندارد.این کتاب از بسیار خواندن کهنه نمىشود و کلمات با وزن صحیح دارد ولى در آن سجع وزنى پیدا نیست.شیرینتر از شعر است و این اعجاز فقط از آنِ قرآن است.


26 ـ «توماس کارلایل» دانشمند معروف و مورخ مشهور اسکاتلندى درباره قرآن:اگر یک بار به این کتاب مقدس نظر افکنیم حقایق برجسته و خصایص اسرار وجود طورى در مضامین جوهرى آن پرورش یافته که عظمت و حقیقت قرآن بخوبى از آنها نمایان مىشود، و این خود مزیت بزرگى است که فقط به قرآن اختصاص یافته و در هیچ کتاب علمى و سیاسى و اقتصادى دیگر دیده نمىشود.بلى خواندن بعضى از کتابها تأثیر عمیقى در ذهن انسان مىگذارد ولى هرگز با تأثیر قرآن در خور مقایسه نیست.


27 ـ بانو «ستان رانى تنس» هلندى:محتواى این کتاب آسمانى کاملاً با خِرَدْ و فطرت بشرى مطابقت دارد و از مطالب زننده و خلاف عقل بکلّى پاک است.قرآن درباره زنان داورى عادلانهاى دارد و برخلاف برخى از مرامها و ادیان که جنس زن را تا به سر حد بردگى تنزل دادهاند و ارزشى براى او قائل نیستند، وى را از مزایا و حقوق انسانى برخوردار ساخته و مقام شامخى براى او منظور داشته است.


28 ـ دکتر «ماردیس» به دستور وزارت خارجه و وزارت فرهنگ فرانسه 63 سوره از قرآن را در مدت نُهْ سال با رنج و زحمت متوالى به زبان فرانسه ترجمه کرد که در سال 1926 منتشر شد.وى در مقدمهاش مىنویسد:سبک قرآن بىگمان سبک کلام خداوند است، زیرا این سبک که مشتمل بر کنه وجودى است که از آن صادر شده، محال است که جز سبک و روش خداوندى باشد...از کارهاى بیهوده و کوششهاى بىنتیجه است که انسان در صدد باشد تأثیر فوقالعاده این نثر بىمانند را به زبان دیگر ادا کند، مخصوصاً به فرانسه که دامنهاش بسیار محدود است.


29 ـ بانو «واگلیرى» دانشمند ایتالیایى:کتاب آسمانى اسلام نمونهاى از اعجاز است.قرآن کتابى است که نمىتوان از آن تقلید کرد.نمونه سبک و اسلوب قرآن در ادبیات عرب سابقه ندارد.تأثیرى که سبک قرآن در روح انسان ایجاد مىکند ناشى از امتیازات و برتریهاى آن مىباشد.چطور ممکن است این قرآن کار محمد(صلى الله علیه وآله) باشد و حال آنکه معتقدیم محمد(صلى الله علیه وآله) یک مرد عرب و درس نخوانده بود.ما در این قرآن ذخایر و اندوختههایى از علوم مىبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین و متفکرترین اشخاص است.و...قویترین سیاست باید در مقابل قرآن زانوى ناتوانى به زمین بزنند.


30 ـ «سر ویلیام» مورخ انگلیسى (1905 ـ 1819):قرآن کتابى است آکنده از دلایل سرشار منطقى.ومسائل بىشمار علمى آن بلندترین گفتار با براهین کامل قطعى درباره وجود خداوند راهنمایى بر عظمت آفریننده بىهمتا با ما سخن آغاز مىکند.قوانین قضائى و حقوقى، دستورهاى حیاتى و زندگى، مقررّات مذهبى و دینى طورى در آن با عبارات روان تنظیم شده که خواننده را تحت تأثیر سحرآورى قرار مىدهد.


31 ـ «رادول» کشیش مسیحى:این حقیقت را باید شناخت که قرآن شایسته بزرگترین مدح و منقبت است.چرا که فکر خداشناسى را به طرزى مناسب و با توجه به قدرت و علم و تقدیر عمومى و وحدت الهى در میان مىنهد.اعتماد و اطمینانى که قرآن به خداوند یکتاى آسمان و زمین تلقین مىنمایند، عمیق و پر حرارت است.در این کتاب اشتیاق اخلاقى عالى و ژرف و خرد و هوشمندى مغزدار وجود دارد و در عمل به اثبات رسانیده که در آن عوامل و عناصرى است که مىتوان ملل قدرتمند و امپراتورى با عظمت را بر پایهاش بنا نهاد.


32 ـ «کلارستون» نخستوزیر متعصب انگلستان قرآن را به مجلس عوام انگلستان برده و گفت:تا این کتاب (قرآن) باشد سیادت انگلستان در ممالک اسلامى محال است.


33 ـ «جان دیون پورت» در کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن مىنویسد:قرآن به اندازهاى از نقایص مبرّا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحى نیست، و ممکن است از اوّل تا به آخر آن خوانده شود بدون آنکه انسان کمترین ناراحتى از آن احساس کند.باز مىنویسد: سالیان دراز کشیشان از خدا بىخبر ما را از پى بردن به حقائق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن محمد(صلى الله علیه وآله)دور نگهداشتند، امّا هر قدر که ما قدم در جاده دانش گذارهایم، پردههاى جهل و تعصب نابجا از بین مىرودو بزودى این کتاب توصیفناپذیر عالم را به خود جذب کرده و تأثیر عمیقى در علم جهان کرده و عاقبت محور افکار مردم جهان مىشود.


34 ـ «دینورت» مستشرق:واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعى و فلکى و فلسفه ریاضیات که در اروپا رواج گرفت، عموماً از برکت تعلیمات قرآن است.و مامدیون مسلمانانیم، بلکه اروپا از این جهت شهرى از اسلام است.


35 ـ «نولدکه» دانشمند و خاورشناس مشهور آلمانى و نویسنده کتاب (تاریخ قرآن):قرآن با منطق علمى و روش اطمینان بخش وقانع کنندهاى که دارد دلهاى شنوندگان خود را به سوى خویش توجه داد و آنها را طرف خطاب قرار مىدهد.همواره بر دلهاى کسانى که از دور با آن مخالفت مىورزند تسلط یافته و آنها را به خود مىپیوندد.فضیلت قرآن با داشتن سادگى و بلاغت خاص خود به اوج کمال رسیده است.این کتاب توانست از مردمى وحشى و بىتربیت، ملتى متمدن ایجاد کند که تعلیم و تربیت دنیاى خویش را بر عهده گرفتند.


36 ـ «سدیو» مستشرق فرانسوى (1893 ـ 1817):قرآن مجموعهاى است که از آداب و حِکَم چیزى را فروگذار ننموده است.اساس این کتاب مقدس بر عدل و احسان و حکمت قرار گرفته و جامعه بشرى را به سوى فضایل انسانیت و کمال، راهنمایى مىنماید.معارف درخشان اسلام و احکام قرآن موجب سرشکستگى بلکه کورى چشم عیبجویان و دشمنان اوست.در عظمت این کتاب مقدس و آورنده آن همینقدر کافى است که بگوییم اعراب وحشى و بادیهنشین را با نداشتن هیچگونه امتیاز و داشتن هرگونه رذایل اخلاقى به درجه سعادت بلکه در ردیف معلمین بشریت در آورده است.


37- ـ «پرنس ژاپونى بورگیز» مورخ ایتالیایى:مسلمین همینکه در پیروى قرآن و خواندن آن و عمل به قوانین و احکامش سستى نشان دادند نیروى سعادت و فرشته سیادت نیز با این بىاعتنایى از آنها دور شد و آن همه عزت و قدرت و خرسندى و عظمت از افق حیات آنها رخت بربست و به جایش اهریمن اسارت و بندگى جانشین شد.دشمنان از این فرصت استفاده کردند و بر آنها تاختند و حلقهوار چون میکروبهاى اجتماع آنها را در میان گرفتند و آنها را به روزگار کنونى اسیر و مقید ساختند.آرى این همه بدبختیها و تیره روزیهاى مسلمین از مراعات نکردن قوانین قرآن بوده.در این امر بزرگ هیچ گناهى متوجه اسلام (قرآن) نیست آیا حقیقتاً چه ایرادى را میشود برآیین پاک گرفت!


38 ـ دکتر «موریس» فرانسوى:محققاً قرآن بهترین و برترین کتابى است که قلم صنع و دست هنر ازلى براى بشر ظاهر ساخته است.


39 ـ پرفسور ادبیات عرب و استاد تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ایتالیا بانو دکتر «لورا واکیسا واگلیرى» رسالهاى به نام پیشرفت سریع تعالیم اسلام نوشته که در قسمتى از آن چنین آمده است:ما در این کتاب (قرآن) گنجینههایى از دانش را مىبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین اشخاص و بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاسى است.


40 ـ دانشمند معروف آنتروپولوژى (انسان شناسى)، استاد دانشگاه ایالت پنسلوانیا «کارلتون اس کون» آمریکایى در کتاب خود به نام کاروان مىنویسد:یکى از مزایاى عظیم قرآن بلاغت آن است. قرآن هنگامى که درست تلاوت شود چه شنونده و به لغت عرب آشنایى داشته باشد و آن را بفهمد یا نداشته باشد و آن را نفهمد تأثیر شدیدى در او گذاشته در ذهنش جاگیر مىشود. این مزیت بلاغتى قرآن ترجمه شدنى نیست.


منبع

بیگ بنگ

  حتما ما می دانیم که جهان آغازی داشته است ، هرچند که این علم از جستجوی بشر برای بهتر فهمیدنش چندان راضی نیست . کنجکاوی های ما باعث می شود که این سؤال در ذهن ما ایجاد شود که جایگاه ما در جهان چیست و یا اینکه جایگاه خود جهان کجا است . در سراسر زمان ما این سؤالات را از خومان داشته ایم که جهان چطور آغاز شد ؟ و یا اینکه سن جهان چند سال است ؟ دیگر سؤال مطرح این است که ماده چگونه پدید آمد . این سؤالات آسان نیستند و ما در طول عمرمان در تاریخ این سیاره در تلاش هستیم که سرنخ هایی را به دست آوریم . اما هنوز با صرف این همه انرژی « چرا » های بسیاری باقی است که ما فقط می توانیم در آنها تأمل کنیم .
ما راه های بسیاری را برای کشف چگونگی آغاز کیهان و خواستگاه جهان هستی پیموده ایم که بسیار طولانی نیز بوده اند . از میان درک های علمی نوین ما این امکان را داریم که تعدادی تئوری را برای پاسخ به این سؤالات آماده کنیم که آنها را فرضیه می خوانیم . طبیعت صحیح علم بدین گونه است که اکثریت این پاسخ ها فقط در حد یک تئوری هستند که در آن سؤالات پیچیده ای نیز وجود دارد . شاید این امری ذاتی باشد که خداوند در ما قرار داده است که به دنبال علت سؤالات می رویم تا اینکه به بتوانیم به هستی ادامه دهیم .
اگر چه در این مقاله ی کوتاه قادر نخواهیم بود که به تمام این سؤالات درباره ی آفرینش هرچیز پاسخ دهیم ، در صورتی که واقعیت ها هستند ولی سعی می کنیم که پاسخی معین و قابل قبول برای این سؤالات ارائه کنیم . این موضوع مهم است که این اطلاعات در ذهن به خاطر بسپاریم . این سؤالات به فهم دوباره ی جهان به طور شفاف کمک خواهند کرد . در میان این موضوعات در مورد بیگ بنگ ، سن جهان و اولین اتمها بحث خواهیم کرد . باور ما این است که قادریم به چند سؤال کلیدی پاسخ دهیم .

بیگ بنگ
 

یکی از سؤالات همیشه پایدار در طول زندگی انسان ها این بوده است که :

جهان چگونه آفریده شده است ؟
 

عده ای بر این عقیده اند که جهان آغازی نداشته است و پایان آن نیز بی نهایت خواهد بود . در میان این نظریه ها ، تئوری بیگ بنگ دارای اعتباری بیشتری است . حدود 15 میلیارد سال قبل در انفجاری فوق العاده عظیم انبساط جهان آغاز شد . این انفجار اصطلاحا" به بیگ بنگ Big Bang معروف است که در زبان فارسی معادلی به نام مهبانگ برای آن وجود دارد . در نقطه ای که این رویداد انجام پذیرفت تمام ماده و انرژی جهان متمرکز بود ؛ چه چیز قبل از این رویداد وجود داشت آیا ماده ای خالص بود ، هنوز ما کاملا" نمی دانیم و در فکریم . این رخداد یک انفجار مرسوم نبود . فضا پس از این رویداد پر از ذرات شد . بیگ بنگ کاملا" به انفجار فضا در خودش بستگی داشت و این انفجار برخلاف انفجار یک بمب است که به طرف خارج تکه هایی را پرتاب می کند . در آن زمان کهکشان ها و یا خوشه ها وجود نداشتند . ولی در کل بیگ بنگ بنیاد جهان را پایه گذاری کرد .
منشأ تئوری بیگ بنگ را می توان ادوین هابل دانست . هابل به این موضوع پی برد که جهان پیوسته در حال گسترش است . همچنین او به این موضوع پی برد که سرعت کهکشان ها با فاصله یشان متناسب است . یعنی مثلا" کهکشان هایی که دو برابر از ما دورترند دوبرابر سریع تر حرکت می کنند . دیگر نتیجه این بود که جهان در همه جهت در حال گسترش است . این بدان معنا است که هر کهکشان با مقدار حرکت یکسان از زمان برای حرکت از موقعیتی یکسان و مشترک می آیند . با توجه به مشاهدات ادوین هابل تنها تئوری بیگ بنگ می تواند این موضوعات را شرح دهد .
بعد از بیگ بنگ جهان پیوسته در حال انبساط بوده است و بدین سان رفته رفته فاصله ی خوشه های کهکشانی بیشتر و بیشتر شد . این پدیده خارق العاده که کهکشان های همواره از هم فاصله می گیرند را انتقال به قرمز می گویند . یعنی نور کهکشان های دور وقتی به زمین یا هر کهکشان دیگر نزدیک می شود طول موج آن کشیده می شود ، در واقع افزایش می یابد .
این سرعت کهکشان ها به فهم این موضوع کمک می کند که همه از یک نقطه نشأت گرفته اند . مدرکی دیگر نیز برای بیگ بنگ وجود دارد ؛ در سال 1964 دو ستاره شناس به نامهای آرنو پزیانس و رابرت ویلسون در یک کوشش مشترک امواج میکروموج را از فضای بیرونی جو کشف کردند . آنها به طور اتفاقی منشأ جار و جنجال های بیرون را کشف کردند . این سر و صداها به نظر نمی آمد که از یک نقطه نشاأت گرفته باشند در عوض از همه ی جهات به یک اندازه می آمد . آنها از دورترین نقطه ی جهان می آمدند که بعد بیگ بنگ آنها محل واقعه را ترک کرده بودند . این کشف و که نتیجه نخستین انفجار و پرتوافشانی بوده است اعتماد به بیگ بنگ را افزایش میدهد .
اخیرا" ماهواره ی COBE ناسا میکروموج هایی را کشف کرد که از بیرون جهان منشأت گرفته بودند . هرچند که این ماهواره کشف کرد که جهان در سردی آغاز شده که هنوز در حال انبساط یافتن بود نوسانات کم به علت تفاوت دمایی وجود را آغاز کرد . این نوسانات محاسبات نخستین از امکان سرما و پیشرفت جهان در کسری از ثانیه بعد از بیگ بنگ را ثابت می کند . این نوسانات در جهان برای توصیف و شرح لحظه ای بعد از بیگ بنگ آماده شده است . همچنین به شکل گیری کهکشان هایی که در فصل های آینده در مورد آن بحث می کنیم کمک خواهند کرد .
در تئوری بیگ بنگ برای هریک از سؤالات مهم راه حلی قابل قبول ارائه شده است . این موضوع در فهم آن مهم است که در این تئوری ثابت شده تجدید نظر شده است . چون مشاهدات کامل تر شده اند و پژوهش ها نیز افزایش یافته است ، تئوری بیگ بنگ تکامل یافته است و اطلاعات ما از منشأ جهان اساسی تر شده است .

بیگ بنگ

نخستین اتم ها
 

حال که در تلاش های بسیار دانشمندان توانسته چگونگی ساخته شدن جهان را مورد بررسی قرار دهند سؤال منطقی دیگر اینجا است که پس از آن چه رخ داد ؟ در کسر بسیار کوچکی از نخستین ثانیه آفرینش بود که خلاء کامل آغاز شد جایی که امروزه می دانیم که جهان در آن رشد کرده است . در این لحظه بسیار کوتاه جهان آشامه ای از پلاسما بود . ما از این لحظه ی کوتاه چه می دانیم ؟ علم تدابیری برای این لحظات دارد که پایه ای بر آنچه است که امروز می دانیم .
بی درنگ پس از بیگ بنگ ، چنانکه هر کس می تواند تصور کند جهات به طور عجیبی گرم بود چنانکه به به سرعت ماده و ضد ماده در جهات مختلف انتشار یافتند . همچنین آن سرما در زمانی در حدود 43- ^ 10 ثانیه بعد از آفرینش به مقداری ماده و ضد ماده تبدیل شد که هنوز کیهان شناسی با این مقدار نامتقارن است . همچنین این دو نوع با یکدیگر آفریده شدند ؛ آنها با یکدیگر برخورد می کردند و نابود می شدند و در عوض انرژی خالص پدید می آمد . خوشبختانه برای ما یک عدم تقارن ، توجه ماده وجود داشت . همچنین نتیجه صحیح از فزونی که حدودا" یک قسمت در میلیون است . جهان می تواند در راهی مساعد برای ایستادگی ماده رشد کند . از این گذشته جهان از آغاز با منبسط شدن همراه بود ، این تفاوت باعث رشد وسیع آن شد . ذراتی که در جهان به وجود آمده بودند به ترتیب آفریده می شدند و دوباره به همراه ضد ذرات نابود می شدند .
برای ذراتی که در جهان به وجود آمدند نامگذاری خاصی داریم این ذره ها هر کدام به تنهایی نامی دارند از جمله نوترینو ها ، باریون ها ، الکترون ها و کوارک ها که هر کدام از اینها سازنده ی کالبد ماده ی زندگی است که امروزه ما آنها را می شناسیم . هنگام آغاز دوره ی باریون ها ذرات سنگین قابل شناخت وجود نداشت زیرا هنوز بسیار داغ بود . در این لحظه فقط آشامه ی کوارک وجود داشت چون جهان به سردی آغاز شد و انبساط یافت ، ما فهم این مطلب را دقیقا" واضح آغاز می کنیم .
بهد دمای جهان در خدود 300میلیارد درجه کلوین رو به نزول گذاشت . اگر بخواهیم تشبیه نسبتا" خوبی به کار ببریم می توانیم بگوئیم همانند آبی که تبدیل به یخ شده باشد . حال جهان ترکیبی از نوترون ها و فوتون ها است که آنها را هادرون می خوانیم . هنوز ماده ی پیچیده ای در این دما وجو ندارد . اگر چه ذرات بار دار یا همان لپتون ها نیز وجود داشتند ولی از واکنش دادن با هادرون ها منع می شدند که البته ماده ی پیچیده تری نیز هستند . به زودی لپتون ها که شامل الکترون ها نیز هستند می توانند به هادرون ها متصل شوند و اتصال و اتحادی را بین خود به وجود آورند که در واقع همان ماده ی مشترک است .
در حدود یک تا سه دقیقه پس از آفرینش جهان نوترون ها و پروتون ها با هم واکنش نشان دادند و هسته ی دوتریوم که ایزوتوپی از هیدروژن است را می افریند به زودی دوترویوم نوترون دیگری را نیز جذب می کند و هسته ی تریتیوم را نیز می سازد تریتیوم نیز یکی دیگر از ایزوتوپ ها هیدروژن است . به سرعت به پیروی از این واکنش پروتون ها و نوترون های دیگری نیز افزوده می شود که پس از تریتیوم با اضافه شدن پروتون هسته ی هلیوم ساخته می شود . دانشمندان بر این عقیده اند که در نخستین سه دقیقه آفرینش برای هر هسته ی هلیوم ده پروتون وجود داشت . بعد از افزایش سرما این پروتون ها می توانستند الکترون ها برای آفریده شدن هیدروژن معمولی اسیر کنند . نتیجه آن جهان امروز که به اعضای هر هلیوم یازده اتم هیدروژن موجود می باشد .
می دانیم که بیشتر این اطلاعات صحیح از حدس انسان سرچشمه می گیرند . با تحقیقاتی که امروزه در جهان صورت گرفته است می توانیم درباره گذشته آن توضیحی دهیم . تلاش های بسیاری فهم شکل گیری باریون ها و تعداد آنها صورت گرفته است . از میان پاسخ به سوالات مدرن امروزی نقش های بیگ بنگ و گذشته آن قابل قبول است . متعاقب مطالعات در زمینه ی چگونگی شکل کردن اتمهای ساده در آزمایشگاه می توانیم چند حدس جالب دیگر بزنیم همانند چگونه این منشأ جهان شکل داده شد . هرچند که تلاش های بسیاری برای چگونگی شکل کردن نخستین اتم ها و همچنین آفریده جهان صورت گرفته است با این حال ما هنوز از اینها کاملا" مطمئن نیستیم .

سن جهان
 

حالا ما دو پاسخ مهم برای دو تا از سؤالات خود داریم که در رابطه با جهان هستند . هرچند که هنوز یک سؤال عمده باقی مانده است ؛ اگر جهان به راستی متناهی است چند سال وجود دارد ؟ دوباره علم از روی شواهد و قرائن موجود می تواند سن جهان را از بیگ بنگ تا کنون حدس بزند . با به کار بستن معادله های مشترک و معمولی فیزیک از فاصله و سرعت برابر با زمان که دوباره از مشاهدات هابل استفاده می شود ، نسبیتا" می توان سن آن را به طور صحیح تخمین زد .
دو اندازه گیری به فاصله حرکت کهکشان ها از ما و انتقال به قرمز کهکشان نیازمند بودند . شکست نخستین کوشش ها باعث جستجوی مسافت از میان مثلثات شد . دانشمندان این امکان را داشتند تا ضخامت مدار زمین را به دور خورشید محاسبه کنند که حرکات خورشید را در کهکشان خودمان تقویت می کرد . متأسفانه این محاسبات به تنهایی قادر نبودند تا فاصله هنگفت بین کهکشان ما و آن جسم را تعیین کنند تا سن جهان تخمین زده شود و این هم خطایی معنی دار و مهم بود .
گام بعد فهم ارتعاش ستاره ها بود . آن مشاهدات در زمینه ی ستارگانی بوده است که دارای درخشش یکسان هستند و سوسو زدن آنها نیز یکسان بوده است . دانشمندان فرض می کنند که ستاره هایی که در کهکشان خودمان هستند و چشمک زدن یکسانی نیز دارند همچون اجرامی هستند در مقدار فاصله یکسانی در فاصله های کهکشانی باید باشند که شدت یکسانی دارند . استفاده از روش مثلثات محاسبه ی فاصله ی ستاره از کهکشان ما را امکان پذیر می سازد . از این رو فاصله ی کهکشان های دور با مطالعات مختلفی قابل محاسبه است البته سختی این کارها همانند تعیین فاصله ی دو اتومبیل در شب ظلمانی است . فرض کنید چراغ جلوی دو اتومبیل شدت تابش یکسانی دارد . از دید ناظر نور اتومبیلی واضح تر به نظر می رسد که از او فاصله ی کمتری داشته باشد و آن اتومبیلی که از او دورتر است کم فروغ تر به نظر می رسد . باز هم این راه حل نمی تواند مسافت های بسیار زیاد کهکشان ها را به تنهایی مورد محاسبه قرار دهد . در فاصله ها خاص غیر ممکن است که فاصله ی کهکشان را از یک ستاره مشخص سازیم . زیرا انتقال به قرمز زیاد این کهشکان ها باید یک روش داشته باشد تا فاصله تمام خوشه ها کهکشانی از یک ستاره به تنهایی اندازه گیری کند .
با مطالعه ی خوشه های کهکشانی که به ما نزدیک هستند می توانند از عقیده جود اندازه ی دیگر خوشه ها بهره مند شوند . نتیجه ی آن می تواند پیشگویی فاصله راه شیری از آنها باشد . بنابراین محاسبات برای بدست آوردن فاصله ی خوشه و انتقال به قرمز آن ، نظری پایانی است که تعیین می کند کهکشان چند سال از ما در حال حرکت بوده است . تک تک این اعداد می توانند به صورت تک تک محاسبه شوند و زمانی که این دو کهکشان در یک مکان و یک زمان بودند را بازگرداند که در واقع همان لحظه ی بیگ بنگ است . معادله ی عمومی که برای محاسبه سن جهان استفاده می شود به صورت زیر است :
(distance of a particular galaxy) / (that galaxys velocity) = (time)
or
4.6 x 10^26 cm / 1 x 10^9 cm/sec = 4.6 x 10^17 sec
حاصل این معادله برابر 17 ^ 10 × 6.4 ثانیه است که با اندکی محاسبات بسیار ساده ریاضی می توانیم آن را به عددی که تقریبا" برابر پانزده میلیارد سال است تبدیل نمود . این محاسبه تقریبا" برای هر کهکشانی که قابل مطالعه است صدق می کند . هرچند که اندازه گیری این مقدارها که در معادلات به دست آمده اند که تخمینی از سن جهان می باشند می توانند صحیح باشند . در صورتیکه برآورد سن جهان فرایندی پیچیده است . این دستاورد در این علم گامی بحرانی است .

و حالا چه ؟
 

خلاصه ما نخستین موضوعات را که دانشمندان در زمینه ی جهان کشف کرده اند را شرح دادیم . درک ما از بیگ بنگ و چگونگی آن ، نخستین اتمها و سن جهان به طور معیوب آشکار است ؛ در واقع در این زمینه مباحث زیادی برای بحث وجود دارد . در زمینه زمان نیز سؤالات بی انتهایی وجود دارد که هنوز برای پاسخ به آنها باید کمی صبوری کنیم . هنوز بسیار از مفاهیم پایه ای جهان پیچیده هستند و جای تفکر در آنها باقی است .
بعد از درک این موضوع تئوری بیگ بنگ به پایداری افراد را به مبارزه و رقابت می طلبد . این تئوری رقیب های خود را به سویی راهنمایی می کند که جستجوی بیشتر باعث می شود که ثابت شود این تئوری صحیح است در واقع به آن ها مدارکی قابل ارائه می کند . در سر فصل هایی از این مقاله مدارکی را مورد بررسی قرار دادیم که آزموده شده بودند و از جهات مختلفی جستجو شده بودند ، در هر صورت باعث می شوند که تصویر نسبتا" کاملی از جهان در ذهن داشته باشیم .
اخیرا" ناسا موضوعاتی را کشف نموده است که انسان را متحیر و انگشت به دهان می کند . در واقع دلایلی بر وجود بیگ بنگ هستند . بیشتر ستاره شناسان و فیزیکدانان از رصدخانه ی استرو 2 استفاده می کردند این رصدخانه می توانست یکی از نیازمندی های پایه ای جهان را در بیگ بنگ تأیید کند . در ژوئن 1995 دانشمندان تونستند نخستین هلیم را کشف کنند ، همچون دتریوم در فاصله های دور جهان . این کشف با یکی از نمود های مهم بیگ بنگ هماهنگ است که در آغاز خلقت هلیوم و هیدروژن با یکدیگر ترکیب شدند .
بعد در مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل این سرنخی معین برای عناصر باقیمانده ای است که ما امروزه می شناسیم . دانشمندان با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل دریافته که در ستاره های کهن عنصر بور زیادی موجود بوده است . آنها فرض کردند که وجودش می تواند عامل هرکدام از این دوتا باشد . می تواند باقیمانده رویداد نیرومند تولد کهکشان یا اینکه نشان دهنده ی این است که حتی بور تاریخ آن به قبل از بیگ بنگ برمی گردد . اگر دومی صحیح باشد ، دانشمندانی باید دوباره سعی کنند تا تئوری جدیدی برای تولد جهان ارائه کنند همچنین برای رویداد های پس از آن . بر طبق تئوری های کنونی در آن زمان امکان وجود اتم های سنگین و پیچیده وجود نداشته است .
در این روش آنچه را که می بینیم هرگز درست نیست . اشتیاق ما برای دریافتن این علم هرگز فرونشانده نمی شود . با این حال پاسخ سؤال حالا چه ؟ در حال حاضر غیر ممکن است . در این دوره ما نمی توانیم پاسخ این سؤالات را به کار ببندیم .

افکار عمیق
 

این گمان بسیار مشکل است که این موضوع را از افکار روزانه جدا کنیم . هر کس در هر نقطه از زمان به سختی می تواند با این موضوع ستیز کند که چرا ما اینجا هستیم ؟ برخی در فلسفه ی طبیعی محض به دنبال پناهگاهی برای این سؤال هستند ، در صورتیکه اکثریت برای پاسخ این سؤال به دلایل علمی نزدیک می شوند . این افراد خاص در سطح های بالاتر به دنبال پاسخ این سؤال هستند و فقط در وجود انسانی تمرکز نمی کنند بلکه هر چیز را که واقعی می دانند مد نظر قرار می دهند .
اگر شما در مکانی بنشینید و سعی کنید تمام جهان را تصور کنید متحیر خواهید شد . هرچند که حالا علم می تواند در رابطه با جهان به بحث بپردازد ؛ درباره ی چگونگی آغاز آن و آینده ی صحبت کند و ... . این موضوع آسان به نظر می رسد تا در مقیاس های بزرگ در رابطه با سالها ( میلیارد ) بحث کنیم . ما از میان زندگی خود به اینجا سفر می کنیم و دوباره از همان میان به آسمان ها بازمیگردیم .
در این مقاله سعی کردیم که تا حدودی کمی جهان را به تقد و بررسی بگذاریم . این موضوع نیز جالب است که ما هنوز به طور کامل نمی دانیم که چه طور به وجود آمده ایم و تمام این حرفهایی را که گفتیم در حد یک نظریه است که امکان دارد درست باشد و یا اینکه غلط نمایان گر شود . خداوند این توانایی را در هر انسان سالمی قرار داده است که تفکر کند و بهترین حدس را بزند . از میان این گمان ها ما می توانیم درست ترین آنها را مشخص کنیم و مبنا قرار دهیم.
منابع : پارس اسکای
نقل از سی پی اچ تئوری

منبع:    rasekhoon.net